از اين گروه ميتوان به «ام وهب» همسر عبدالله بن عمير كلبي يكي از شهيدان كربلا اشاره كرد.
ابو مخنف، راوي اولين مقتل شهيدان كربلا، ميگويد:
عبدالله بن عمير كلبي به ميدان جنگ رفت و با حضور او كارزار سختي در
گرفت، به گونهاي كه گرد و غبار اين زدوخوردها از افق ديد ميكاست.
وقتي گرد و غبار ميدان فرو نشست، همسر عبدالله بن عمير از خيمهها خارج
شد و به سوي ميدان شتافت و چون با منظرة شهادت همسرش روبرو گرديد، خود را
نزديك بدن او رسانيد و بالاي سرش نشست و پيوسته ميگفت: بهشت گواراي تو
باد، اميدوارم خدا مرا نيز در كنار تو بپذيرد. چيزي نگذشت كه شمر به
غلامش رستم دستور داد تا با ستون خيمه بر سرش بكوبد. عمود آهنين سرش را
شكافت. او نيز در کنار شهيدان كربلا جاي گرفت.
عاتكه فرزند مسلم بن عقيل نيز از كساني بود كه در اثر حمله دشمن به
خيام، زيردست و پاي اسبان قرار گرفت و به گونهاي سخت و مشقتآور به
شهادت رسيد.
هانيه، نوعروسي كه در كربلا به همراه همسرش از روز اول محرم و در مسير
حركت سيدالشهدا، اسلام آورده و به كاروان آن حضرت ملحق گرديدند، هم
از شهيدان كربلا شمرده شده است. او نيز پس از شهادت همسرش وارد ميدان شد
و چون بر سر جسد بيجان همسرش نشست، غلام شمر او را به شهادت رسانيد.
گروه ديگري از بانوان كه تأثير حضور آنان در كربلا غيرمستقيم بود،
بانواني بودندكه با تقديم فرزندانشان به آستان حسيني، در حمايت از فرزند
غريب رسول اكرم(ص) سهم داشتند.
از اين دسته، ميتوان به «ام البنين» اشاره كرد كه مادر پرچمدار سپاه
حسيني است. او علاوه بر تقديم فرزند رشيدش اباالفضل العباس به آستان
حسيني، سه تن ديگر از فرزندانش را به گلستان حسيني تقديم كرد و از
اين رو سهم ويژهاي در كربلا داشت.
ام ليلا مادر حضرت علياكبر(ع)، همسر امام حسن و مادر قاسم بن
الحسن(ع) و رباب همسر با وفاي سيدالشهدا كه فرزندش علياصغر(ع) را به
آستان حسيني تقديمكرد، نيز از اين گروه بانوان سعادتمندند.
بخشي از اين گروه، زناني بودند كه خود در خيمههاي حسيني صحنه شهادت
فرزندانشان را نظاره ميكردند و در كربلا حضور داشتند. از آن جمله حضرت
زينبكبري(س) بود كه دو فرزندش -عون و محمد- در كربلا به شهادت رسيدند.
ليلي مادر حضرت علياكبر، مادر قاسم بن حسن(رمله)، مادر عمرو بن جنادة و عبدالله بن مسلم از اين گروه بودند.
دستة سوم، بانوان بزرگواري بودند كه ضمن حضور در كربلا، همسرانشان را
به آستان حسيني تقديم داشتند. از اين دسته ميتوان به «ام هاني» و «ام
كلثوم» اشاره كرد.
همچنين همسر عبدالله بن عمير كلبي و همسر جنادة بن كعب انصاري از اين قسم
بانوان هستند. اگر چه تأثير بانواني، چون همسر زهير «دلهم» با آن كه
در كربلا حضور نداشت، كمتر از تأثير حضور اينان نبود، به ويژه آن كه
زهير از مشورت با او، توفيق و سعادت ياري سيدالشهدا(ع) را دريافت. يكي از
همراهان زهير بن قين كه در بازگشت از سفر حج با او همسفر بود، ميگويد:
ما به ناچار با قافله حسيني كه راه به سوي كربلا ميپيمود، هممسير
بوديم. به همين جهت زهير ميكوشيد كه هر كجا قافلة حسيني توقف ميكند،
او حركت كند و بالعكس، تا آن كه به ناچار در يكي از منازل، هر دو در
يك بيابان توقفكرديم. مشغول صرف غذا بوديم كه فرستادة امام حسين(ع)
آمد و زهير را نزد خويشخواند. زهير نميخواست آن حضرت را در اين سفر
همراهي كند، به همين سبب از ديدن فرستادة او خيلي ناراحت شد. «دلهم»
همسر زهير ميگويد به او گفتم: سبحانا...! نميخواهي به پسر رسول خدا
جواب مثبت بدهي؟ ميتواني نزد او بروي و سخنش را بشنوي و بازگردي.
زهير به پيشنهاد همسرش و عليرغم ميل باطني خود به سوي خيام حسيني رفت و
در ادامه، از جمله برجستهترين ياران حسيني و در شمار شهيدان سرشناس
دشت گلگون كربلا جاي يافت.
زهرا فخر روحاني، نقش زنان در نهضت حسيني