حجاب در بهشت


 آیا در بهشت حجاب و عفاف وجود دارد؟ و آیا غض بصر(کاهش دادن نگاه) هم آنجا مطرح است؟

حجاب در آخرت :

انسان براي آزادي و حركت در بين ديگر انسانها نياز به پوشش دارد همانطور كه پروردگار مي فرمايد،انبياء براي انسان لباس آورده اند و اين لباس تقواست كه انسانها را از شر گناه آزادي مي كند و در قيامت تنها صاحبان تقوا ملبسند و ما بقي از شرم عرياني سر به زير دارند.
آيا عريان بودن بمعني دست خالي بودن از اعمال صالح است يا برهنه بودن ظاهري,که هر دوآنهامطرح است.
در روايت آمده که در روز حشر کفار برهنه اند ومومنين بوسيله نوري که اطراف آنها را احاطه نموده است,مستور هستند.وبوسيله اين نور جسم آنها ديده نمي شود.(1)ودر مورد ديگري آمده که بوسيله کفن پوشيده هستند وکسي که بدون کفن دفن شده ,خداوند اورا مي پوشاند.(2)
در نقل ديگري آمده که:در قيامت قومي وارد مي شود که لباسهائي از نور در بر دارندودر ادامه دارد که اينها شيعيان ما هستندوعلي(ع)امام آنها است.(3)
در نقلهاي متعدد ديگري آمده که:شيعيان مستور العوره وارد صحنه قيامت مي شوند.(4)
در مجموع بايد گفت هر گونه پوششي که لازم است (مادي ,معنوي)براي انسان, مي بايست در همين دنيا فراهم شود زيرا از جمع بندي روايت بدست مي آيد که برهنگي وپوشيدگي قيامت امري همگاني نيست بلکه تابع اعمال انسان است,لذا بايد با اعمال صالح ودوري از پرده دري به فکر برهنگي قيامت بود.اين بحث دامنه داري است که تلاش شد محورهائي براي پيگيري ارائه گردد. حجاب در بهشت:
خداوند متعال مي فرمايد: « خدا کساني را که ايمان آورده و کارهاي شايسته کرده اند به بهشت هاي که در آن نهر جاري است داخل مي سازد. در آنجا به ستبندهايي از طلا و مرواريد آراسته شوند و لباسشان از حرير است.»(حج/23)
از اين آيه استفاده مي شود که اهل بهشت داراي لباس هستند و لباس حجاب است. توجه داشته باشيد که حجاب فقط پوشاندن سر در خانمها نيست بلکه لباس مرد نيز حجاب است لذا از اين آيه مي توان استفاده کرد که در بهشت حجاب هست ولي حد آن از اين آيه معلوم نمي شود.
با خداوند متعال مي فرمايد: « در آنجا(بهشت) زناني هستند که جز به شوهران خويش ننگرند و پيش از بهشتيان هيچ انسان و جني به آنها دست نزده است.»(الرحمن/56) « در آنجا(بهشت) زناني هستند نيک سيرت و زيباروي .... حوراني مستور در خيمه ها»(الرحمن/71و73)
از اين آيات نيز برمي آيد که اولا در بهشت مسأله حجاب مطرح است ثانيا استفاده مي شود که مردان بهشتي از مستور بودن زنانشان در التذاذند ثانيا حيا و غيرت در بهشت نيز از کمالات است.
اساسا آخرت محل ظهرو باطن دين است. « مالک يوم الدين»، واجب و مستحب و مکروه و حرام و حلال در روز قيامت ظهور مي يابد. همان طور که نماز ظهور مي کند، ولايت ظاهر مي شود ساير عبادات نيز ظاهر مي شود از جمله حجاب.
حقيقت حجاب همان حياء و عفت است يعني در دار دنيا حيا و عفت چه در زنان و چه در زنان و چه در مردان با حجاب و پوشيدگي نمودار مي شود. همان طور که شجاعت و غيرت ديني با جهاد و خضوع در برابر خدا با سجده و جود و کرم با انفاق نمودار مي شود. يعني حجاب عملي است که حکايت از صفتي باطني دارد و انسان در روز قيامت با همان ملکات و صفات باطني خويش محشور مي شود و اين ملکات- چه ملکات خوب و چه ملکات بد- در وجود انسان ظاهر مي شود مؤمن از ملکات خويش محفوظ مي شود غير مؤمن از ملکات خويش در عذاب است. حيا و عفت به تبع آن حجاب نيز در بهشت ظهور مي يابد و بهشتي از آن در التذاذ است. کما اينکه ساير عبادات نيز در بهشت ظاهر مي شوند
لکن در آخر تکليف نيست و بهشتي، عبادت پروردگار را با کمال شوق انجام مي دهد و از آن لذت مي برد و بهترين لذت اهل بهشت ذکر خداست. « إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِإيمانِهِمْ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ اْلأَنْهارُ في جَنّاتِ النَّعيمِ؛ دَعْواهُمْ فيها سُبْحانَكَ أَللّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبّ‏ِ الْعالَمينَ»(يونس/9و10) البته اينها بخشي از اذکار اهل بهشت است نه همه آنها.

منابع:

1- بحارالانوار ج7ص109ح35

2- همان،ص110ح41

3- همان،ص180ح19

4- همان ,ص184 ح35و36ودر حديث37آمده که لباسهائي سفيدتر از شير بر تن دارندوص194ح61

www.porseman.org

کتاب شهدای مسجد حجازی اهواز

کتاب شهدای مسجد حجازی اهواز (نسخه آزمایشی)




روایت مکتوبات و آثار بجا مانده از 125 شهید مسجد حجازی اهواز
شامل : دستخط . وصیتنامه . پروفایل شهدا . خاطرات . عکس و تصاویر دسته جمعی

برای دانلود کتاب اینجا کلیک کنید

تهیه شده توسط نسل سوم فاطمیون

نگهبان دل

ابوتــراب را گفتنـــد:

یا علــــــــی ما فعلتَ حتـــــی نصیرَ علیــــــاً ؟....

چه کردی که علــــــــــــی شدی؟ ...

فرمــــــــود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبـــــــی ....

نگهبــــان دلـــــــــ♥ـــــم بودم...

توصيه امام صادق(ع) به مرد نيازمند

توصيه امام صادق(ع) به مرد نيازمند

مردي خدمت حضرت صادق(ع) آمد و شكايت از روزگار كرد كه چنين و چنانم و درمانده‌‌ام و قرض دارم. حضرت مقداري پول به او دادند، او گفت:
-
نه! من مقصودم اين نبود كه بخواهم چيزي بگيرم، خواستم شرح حالم را بگويم كه دعايي بفرماييد. فرمودند:
-
نه! من هم نگفتم مقصود تو اين است، ولي اين را بگير و به مصرف خودت برسان. چيزي هم كه مي‌گويم اين است: «و لا تحدث الناس بكل ما انت فيه فتهون عليهم» هر گفتاري كه داري، جلوي مردم بازگو مكن، جلوي ايشان خوار مي‌شوي، اين يعني اين‌كه در زندگي شكست خورده ام. 
شهيد مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، ص132

 

بیانات امام خامنه ای در مورد حافظ

به مناسبت فرا رسیدن روز بزرگداشت حافظ

پیامبر (ص) می فرماید: به راستی که برخی از شعرها حکمت است.

مقام معظم رهبری می فرماید: به نظر من هنر بزرگ کسانی مثل سعدی یا حافظ و یا فردوسی این است که هفتصد سال پیش یا هزار سال پیش طوری حرف زدند که ما امروز وقتی آن سخنان را باز می‌گوییم اصلا احساس غربت نمی کنیم، اصلا زبان زبان امروز است.

 

در ادامه به برخی بیانات مقام معظم رهبری در مورد شخصیت و شعر حافظ می پردازیم


به ادامه مطلب بروید...


ادامه نوشته

خصلت های خوب برای کودک

به بهانه روز جهانی کودک

چیز هایی که باید در شکل دهی هویت انسانی کودکانمان به آنها بیاموزیم

بازخوانی بیانات امام خامنه ای در مورد خصلت های خوبی که می توانیم برای کودکانمان در نظر بگیریم:

1- خردورزی

2- خودباوری

3- بردباری

4- کارجمعی و تعاون

5- مطالعه و کتابخوانی

6- همت بلند

7- امید به آینده

8- کنجکاوی

9- تن به کار دادن




واقعا مسئولین فرهنگی و تربیتی چقدر به دنبال نهادینه کردن این خصلت ها در نوجوانان هستند !
آیا آن روز فرا نرسیده است که بیانات گهربار و راهبردی مقام معظم رهبری را نصب العین کار های خود قرار دهیم تا از مسیر واقعی انقلاب و فرهنگ و تربیت و... خارج نشویم

مسائلي که پيش از ازدواج بايد در نظر گرفت

به بهانه ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا سلام الله علیها

مسائلي که پيش از ازدواج بايد در نظر گرفت

در قرآن كريم، آيه‌هاي بسيار زيبايي درباره ازدواج آمده است كه تمام ابعاد ازدواج را به خوبي به تصوير مي‌كشد.

در آيه 21 سوره روم، مي‌فرمايد:

از نشانه‌هاي او اين كه از [نوع] خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدان‌ها آرام گيريد، و ميانتان دوستي و رحمت نهاد.

آري، در اين [نعمت] براي مردمي كه مي‌انديشند قطعاً نشانه‌هايي است.

اين آيه، سه نكته را در امر ازدواج گوشزد مي‌كند:

آرامش، مودّت و رحمت.

اگر زندگي زوجين بر اساس اين سه اصل باشد، زندگي سرشار از موفقيت و پاكي و خوشي خواهند داشت.

واضح است كه ازدواج، نيازهاي تن و نفس و روان را برآورده مي‌كند، تا انسان در بندگي، ثابت قدم و استوار بماند.

ازدواج، ابزار خوب قرب به خداست و يادمان باشد كه قبل از پرداختن به صورت‌ها و ظواهر، از مهم‌ترين عوامل اقناع طرفين در ازدواج، سيرت پاك و زيباست.

در سيرت پاك و زيبا، اتحاد بينشي، بسيار بيش‌تر است و نتايج و خير زندگي، والاتر.

شرايط پيش از ازدواج

از مهم‌ترين اهدافي كه پيش از ازدواج توسط زوجين، بايد مدّ نظر باشد، هماهنگي در ازدواج است.

مواردي كه اين هماهنگي را تأمين مي‌كنند، عبارتند از:

1- تفاهم و اشتراك نظر

زوجين بايد پيش از ازدواج، تفاهم و اشتراك نظر كافي داشته باشند كه اين امر با بررسي نظرات يكديگر بررسي مي‌شود.

در اين بررسي بايد مواظب باشند چيزي را پنهان نكنند و با يكديگر، شفاف و بدون ابهام سخن گويند تا دريابند كه نظرهايشان چقدر به يكديگر نزديك است، يا مي‌توانند آن‌ها را به يكديگر نزديك كنند.

ذكر اين نكته مهم است كه هماهنگ ساختن دو گونه تفكر، كه با يكديگر شبيه نباشند، شايد پس از ازدواج كاري مشكل باشد.

2- علاقه و محبّت

در نهايت جمع‌بندي‌ها، زوجين بايد به اين نتيجه برسند كه يكديگر را دوست دارند و مي‌توانند دو دوست صميمي و متحد باشند، نه اين كه به علت برخي ملاحظات خاص، تصميم به اين پيوند بگيرند. همه مي‌دانيم كه در محيط دوستي و عشق، بسياري از ايثارها و گذشت‌ها رخ مي‌نمايد.

خلاصه، زوجين بايد يكديگر را دوست بدارند.

3- پرهيز از ازدواج‌هاي تحميلي

بزرگان و پدر و مادر و اساتيد، حتماً بايد زوجين را راهنمايي كنند و راه و چاه را به آنان بنمايانند.

زوجين نيز بايد بدانند كه مشاوره با ديگران در امر ازدواج بسيار پسنديده است.

4- هماهنگي بينش

بينش عبارت است از مجموعه برداشت‌هاي مذهبي، خانوادگي، سياسي و اجتماعي كه بايد ميان زوجين در اين امور، هماهنگي نسبي وجود داشته باشد.

اختلاف‌هاي بينشي، اگر بسيار متفاوت باشند، اختلافات و مشكلات فراواني را در زندگي آينده زوجين به وجود خواهند آورد.

5- اختلاف سنّي

نبايد ميان مرد و زن اختلاف سني برجسته‌اي وجود داشته باشد؛ زيرا در سنين مختلف، برداشت‌ها و حال و هواهاي مختلف داريم كه در صورت اختلاف سني بسيار، مي‌تواند مشكل آفرين باشد.

6- برخورد با مسائل آينده زندگي

اموري چون شغل همسر، ميزان كاركردن، مسكن، وضعيت اقتصادي و انتظارهايي كه زوجين از يكديگر دارند، بايد بررسي شود و توانايي‌هاي آينده، مورد بحث قرار گيرد و وعده‌هاي بي‌جا و بي‌مورد به يكديگر ندهند.

7- مسائل اقتصادي

نزديكي نسبي وضع اقتصادي در زوجين بايد رعايت شود.

گاهي يكي از زوجين كه در وضعيت خوب اقتصادي است و در زندگي زناشويي در وضعيتي نامناسب قرار مي‌گيرد، نمي‌تواند خود را با وضعيت جديد تطبيق دهد و اين موضوع بايد پيش از ازدواج بررسي شود.

8- مسائل خانوادگي و محيطي

هر يك از زوجين تحت تأثير ژن، آداب و رسوم و وضعيت اقتصادي حاكم بر خانواده خود، به آداب و احكامي عادت كرده و پايبند شده كه ممكن است با وضعيت طرف ديگر هماهنگ نباشد، و اين مسائل بايد به طور شفاف و بدون پرده‌پوشي در ميان گذارده شود.

9- جهيزيه و مهريه

با توجه به اين كه در شروع شكل‌گيري زندگي، افراط و تفريط‌ها و انتظارهاي بي‌جا، باعث بروز مشكلات و فشارهاي رواني بر زوجين مي‌شود، بايد مواظب باشيم كه در موضوع تعيين جهيزيه و مهريه، از كارهاي نمايشي، پُزدادن‌ها و افراط و تفريط‌ها بپرهيزيم و آن‌چه را به اعتدال و عقل و منطق، نزديك‌تر است، انتخاب كنيم. البته، هم در مورد جهيزيه و هم در مورد مهريه، رعايت حد منطق و نيازها، مطلوب و خوب است.

10- مراسم عقد و عروسي

اغلب شاهد هستيم كه مراسم عقد و عروسي، به علت اين كه از اعتدال و عقل و منطق خارج مي‌گردد، رنج‌آور و عذاب‌آور مي‌شود؛ يعني خرج‌هاي آنچناني و فشارهاي رواني در اوّل زندگي به زوجين و خانواده.

ضمن اين كه مراسم عقد و عروسي، بسيار مطلوب است و بايد حتي الامكان، به يادماندني و خاطره‌انگيز باشد، بايد مواظب باشيم كه افراط و تفريط در كار نباشد. تشريفات بي‌حد و غير منطقي و نمايشي، مشكلات فوري و دراز مدت براي زوجين خواهد داشت.

 

سرانجام حيوانات چه مي شود؟

سرانجام حيوانات چه مي شود؟

سرانجام حيوانات چه مي‌شود؟ آيا در قيامت محشور مي‌شوند؟ آيا حيوانات هم قيامتي دارند؟ و آيا در پيشگاه خداي سبحان، محشور مي‏‌شوند به همان نحوي كه انسان محشور مي‏‌شود؟ و آيا اگر محشور مي‏‌شوند، حشر آن‌ها هم مانند حشر انسان است؟ اعمال آن‌ها هم به حساب درآمده و در ميزاني سنجيده شده آن‌گاه بر حسب تكاليفي كه در دنيا داشتند با دخول در بهشت پاداش يا با ورود در آتش كيفر مي‏‌بينند؟
در دو آيه از قرآن مجيد به اين مطلب اشاره شده است:
«
و هيچ جنبنده‏‌اي در زمين و پرنده‏‌اي كه با دو بال خود مي‏‌پرد نيست مگر اين‌که آن‌ها نيز مانند شما گروه‏‌هايي هستند، و همه به سوي پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در كتاب از بيان چيزي فروگذار نكرديم‏.» (انعام،‌ 38)
همچنين در سوره تکوير فرموده:
«
و زماني که حيوانات وحشي محشور شوند.‏»(آيه ‌6)
به تعبير علامه طباطبايي، از آيات بسيار ديگري استفاده مي‏‌شود كه نه تنها انسان و حيوانات محشور مي‏‌شوند، بلكه آسمان‏‌ها و زمين و آفتاب و ماه و ستارگان و جن و سنگ‌ها و بت‏‌ها و ساير شركايي كه مردم آن‌ها را پرستش مي‏‌كنند و حتي طلا و نقره‏‌اي كه اندوخته شده و در راه خدا انفاق نگرديده همه محشور خواهند شد، و با آن طلا و نقره‏ پيشاني و پهلوي صاحبانشان داغ مي‏‌شود.(1)
علاوه بر اين دو آيه، روايات بسياري در مورد حشر و معاد حيوانات از طريق اهل بيت عليهم السلام وارد شده‌ و علامه مجلسي در چند باب به آن‌ها اشاره فرموده‌اند(2). به عنوان مثال چند روايت ذکر مي‌کنيم:
از جناب ابوذر نقل شده كه مي‏‌گويد: ما خدمت پيامبر صلي ا... عليه و آله بوديم كه در پيش روي ما دو بز به يكديگر شاخ زدند، پيغمبر صلي ا... عليه و آله فرمود: مي‌دانيد چرا اين‌ها به يكديگر شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه.
پيامبر صلي ا... عليه و آله فرمود: ولي خدا دليل آن‌را مي‏‌داند و به زودي در ميان آن‌ها داوري خواهد كرد!(3)
در روايتي از طرق اهل تسنن از پيامبر نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود: خداوند، تمام اين جنبندگان را روز قيامت برمي‏انگيزاند و قصاص بعضي را از بعضي مي‏‌گيرد، حتي قصاص حيواني را كه شاخ نداشته و ديگري بي‏‌جهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت.(4)
توجه به اين نکته لازم است که ملاک حشر و شرط حساب و جزا، داشتن شعور و عقل و تکليف و مسؤوليت است، چنان‌که از ظاهر آيه سوره انعام معلوم شد و اين ملاک در حيوانات نيز وجود دارد.
زيست‏‌شناسان در بسياري از انواع حيوانات، مانند مورچه، زنبور عسل و موريانه به آثار عجيبي از تمدن و ظرافت‌كاري‌ در صنعت، و لطائفي در طرز اداره مملكت، بر خورده‏‌اند كه نظير آن جز در بعضي از ملل متمدن ديده نشده است.
تفكر عميق در شيوه‌هاي زندگي حيواناتي كه ما در بسياري از شؤون حياتي خود با آن‌ها سر و كار داريم، و در نظر گرفتن حالات مختلفي كه هرگونه از انواع اين حيوانات در مسير زندگي به خود مي‏‌گيرند، ما را به اين نكته آگاه مي‏‌سازد كه حيوانات هم مانند انسان داراي آرا و عقايد فردي و اجتماعي هستند، و حركات و سكناتي كه در راه بقا و جلوگيري از نابود شدن از خود نشان مي‏‌دهند، همه بر مبناي آن عقايد است‏.
يك حيوان در راه رسيدن به هدف‌هاي زندگي و به منظور تامين حوائج خود از سير كردن شكم و قانع ساختن شهوت و تحصيل مسكن، حركات و سكناتي از خويش نشان مي‏‌دهد، كه براي انسان، شكي باقي نمي‏‌ماند در اين‌که اين حيوان نسبت به حوائجش و اين‌که چگونه مي‏‌تواند آن را برآورده سازد، داراي شعور و آرا و عقايدي است كه همان آرا و عقايد او را مانند انسان به جلب منافع و دفع ضرر وا مي‏‌دارد. بلكه بسيار شده است كه در يك نوع و يا در يك فرد از يك نوع، در مواقع به چنگ آوردن شكار و يا فرار از دشمن به مكر و حيله‏‌هايي برخورده‏‌ايم كه هرگز عقل بشر آن را درك نمي‏‌كرده و با اين‌که قرن‏‌ها از عمر اين نژاد گذشته، هنوز به آن‌چه آن حيوان درك كرده، منتقل نشده است.(5)
آيا حشر حيوانات شبيه حشر انسان است، و آن‌ها هم مبعوث شده، و اعمالشان حاضر گشته و بر طبق آن پاداش و يا كيفر مي‏‌بينند؟
جواب: آري! معناي حشر همين است؛ زيرا حشر به معناي جمع كردن افراد و آن‌ها را از جاي كندن و به سوي كاري بسيج دادن است.(6)
نکته پاياني اين‌که: بر مبناي حکمت متعاليه ملاصدرا، حشر، در موجوداتي صورت مي‌پذيرد که نفسشان قابليت رسيدن به تجرّد را داشته باشد و اين قابليت در مورد نفوس حيوانيه به اثبات رسيده است و از اين جهت اشکالي بر حشر حيوانات وارد نيست.(7)


پي نوشت‌ها
1-ترجمه الميزان، ج‏7، ص 108
2-بحار الانوار، ج 7 ص 276. بعضها في باب الجنّة، بعضها في باب الركبان يوم القيامة و غيره
3-تفسير مجمع البيان و نور الثقلين ذيل آيه 38 سوره انعام‏- بحار الانوار، ج 7 ص 256.
-4
تفسير المنار ذيل آيه.
-5
ترجمه تفسير الميزان، ج‏7، ص، 106
-6
همان ص108 
-7
بحث تجرد نفوس حيوانات از جمله لوازم و نتايج قول به تجرد خيال است؛ زيرا حيوانات از قوه تخيل بالفعل بهره‌مندند؛ از اين‌رو معتقدان به تجرد خيال، به تجرد نفوس حيوانات نيز قائل شده اند (اسفار، سفر چهارم، ج 2، ص 111ـ112؛شرح منظومه ص 287). ملاصدرا در بخش نفس اسفار (سفر چهارم، ج 1، ص 42ـ44) چندين برهان در بيان تجرد نفس حيواني اقامه کرده است، از جمله اين‌که حيوان يا انسان به رغم تغييرات جسماني، هويت واحد شخصي خود را در طول حيات حفظ مي‌کند. در نتيجه نفس حيواني يا انساني جوهري مجرد است ؛ همچنين ملاصدرا برهان «انسان معلق در فضا» را که ابن سينا (شفا ج 2، ص 292) درخصوص انسان اقامه کرده در باره تمام حيوانات به کار برده و از آن طريق به اثبات تجرد نفوس پرداخته است. ساير حکما، از جمله فارابي (ص 50)، منکر تجرد نفوس حيواناتند. بنا به نقل فخررازي (شرح اشارات ج 2، ص 350ـ351) و سبزواري، ابن سينا از جسماني نبودن مُدرِک صورخيالي، تجرد نفوس حيوانات را نتيجه گرفته است. غزالي نيز منکر تجرد نفس حيواني (روح حيواني ) بوده و آن را جسمي لطيف دانسته است (تهافت ج 3، ص 92ـ93).

 برگرفته از نشریه پرتوی سخن شماره 695

اسم حضرت زهرا سلام الله علیها

خاطرات تفحص

اسم حضرت زهرا 

يک بار اتفاق افتاد که بچه‌ها چند روز مي‌گشتند و شهيد پيدا نمي‌کردند. رمز شکستن قفل و پيدا کردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا(س) بود. 15 روز گشتيم و شهيد پيدا نکرديم. بعد يک روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم که برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مي‌کنيم، بعد گفتم که اين ذکر را زمزمه کنيد
دست و من عنايت و لطف و عطاي فاطمه(س)
منم گداي فاطمه، منم گــــــداي فاطمه(س)
تعدادي اين ذکر را خواندند. بچه‌ها حالي پيدا کردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا(س) ما امروز گداي شماييم. آمده‌ايم زائران امام حسين(ع) را پيدا کنيم. اعتقاد هم داريم که هيچ گدايي را از در خانه‌ات رد نمي‌کني
همان‌طور که از تپه بالا مي‌رفتيم، يک برآمدگي ديديم. کلنگ زديم، کارت شناسايي شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر 17 و گردان ولي عصر(عج) بود
يک روز صبح هم چند تا شهيد پيدا کرديم؛ در کانال ماهي که اکثراً مجهول‌الهويه بودند. اولين شهيدي که پيدا شد، اول مجروح شده بود، بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فکر مي‌کنم نزديک به 430 تکه بود
بعد از آن شهيدي پيدا شد که از کمر به پايين بود و فقط شلوار و کتاني او پيدا بود. بچه‌ها ابتدا نگاه کردند ولي چيزي متوجه نشدند. از شلوار و کتاني‌اش معلوم بود ايراني است. 20-15 دقيقه‌اي نشستم و با او حرف زدم و گفتم شما خودتان ناظر و شاهد هستي، بيا و کمک کن من اثري از تو به دست بياورم. توجهي نشد. حدود يک ساعت با اين شهيد صحبت کردم، گفتم اگر اثري از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا(س) چهارده هزار صلوات مي‌فرستم، مگر تو نمي‌خواهي به حضرت زهرا(س) خيري برسد؟
بعد گفتم که يک زيارت عاشورا برايت همين جا مي‌خوانم، کمک کن! ظهر بود و هوا خيلي گرم. بچه‌ها براي نماز رفته بودند. گفتم اگر کمک کني آثاري از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه حضرت زهرا(س) مي‌خوانم. ديدم خبري نشد. بعد گريه کردم و گفتم عيبي ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولي من فکر مي‌کردم شما تا اسم حضرت زهرا(س) بيايد، غوغا مي‌کنيد. اعتقادم اين بود که در برابر اسم حضرت زهرا(س) از خودتان واکنش نشان مي‌دهيد
در همين حال و هوا دستم به کتاني او خورد. ديدم روي زبانه کتاني نوشته است: «حسين سعيدي از اردکان يزد» همين نوشته باعث شناسايي او شد. همان جا برايش يک زيارت عاشورا و روضه حضرت زهرا(س) خواندم
راوي: حاج حسين کاجي
منبع: کتاب کرامات شهدا، ص88