روزه ، صدقه ، استغفار سبب مرگ شیطان

روزه ، صدقه ، استغفار سبب مرگ شیطان

پيامبر اکرم صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله :

اَ لا اُخْبِرُكُمْ بِشَىْ‏ءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّيْطانُ مِنْـكُمْ كَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّه‏ِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ يَقْطَعُ دابِرَهُ وَ الاِسْتِغْفارُ يَقْطَعُ وَ تينَهُ ؛

آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مى‏ كند، صدقه پشت او را مى ‏شكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مى ‏كند و استغفار شاه رگش را مى ‏زند.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 4 ، ص 62 ، ح 2 {شبیه این حدیث در مکارم الاخلاق ص 138}

دو درس آموزنده و ارزنده از سیره پیامبر اعظم(ص)

دو درس آموزنده و ارزنده از سیره پیامبر اعظم(ص)

1. روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بر گروهى از انصار كه در يكى از خانه هايشان اجتماع كرده بودند، وارد شد و پس از سلام بر آن ها، فرمود: در چه حالتى هستيد؟

پاسخ دادند: مؤ من هستيم ، حضرت فرمود: آيا بر ادّعاى خود دليل و برهانى هم داريد؟

گفتند: بلى ، در حال رفاه و نعمت ، شكر و سپاس خدا گوئيم و در حال سختى و مصيبت ، صبور و شكيبا هستيم ، و به آنچه از طرف خداوند به ما مى‌رسد، راضى و خوشنود مى باشيم .

حضرت فرمود: بلى ، شما درست گفتيد، ثابت قدم باشيد.1

2. عبداللّه بن عبّاس حكايت كند:

روزى عدّه اى از فقراء و مساكين نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمدند و اظهار داشتند: يا رسول اللّه ! ثروتمندان ، همانند ما نماز و روزه انجام مى دهند و نيز چون ثروت دارند صدقه مى دهند و انفاق مى كنند؛ ولى ما محروم هستيم و توان انجام اين خيرات را نداريم .

حضرت رسول فرمود:

هنگامى كه سلام نماز را گفتيد، 33 مرتبه بگوئيد سبحان اللّه ، و 33 مرتبه الحمد للّه ، و 34 مرتبه اللّه اكبر، و بعد از آن 30 مرتبه لااله الاّ اللّه بگوئيد تا تمامى آنچه را كه ثروتمندان انجام مى دهند، شما هم ثواب آن را دريابيد.2

 

پی‌نوشت‌ها:

1. مستدرك الوسائل : ج 2، ص 421، ح 10، دعائم الاسلام : ج 1، ص 223.

2. مستدرك الوسائل : ج 5، ص 39، ح 5، جامع الا خبار: ص 63.

نشانه های انسان سعادتمند و شقی

پيغمبر صلي ا... عليه و آله به علي عليه السلام فرمود:

يا علي! سعادتمند سه علامت دارد: يكي روزي حلال در شهر خودش، دوم دوستي و محبت علماء، سوم خواندن نمازهاي يوميه با جماعت. همچنين آدم شقي و بدبخت سه علامت دارد: اول دنبال مال حرام و روزي حرام رفتن، دوم دشمني و كناره گيري از علما، سوم ترك نماز جماعت.


مواعظ العدديه، ص 75

 

سایه امنیت رسول الله

قال زین العابدین علیه السلام
((اَصْبَحَنا خائِفینَ بِرَسُولِ الله وَاَصْبح جَمیعَ اَهلَ الاِسلام آمِنینَ بِه))
روزگار می گذرانیم درحالی که ما به خاطر انتساب به پیامبر خدا در ترس ونگرانی به سر می بریم وهمه مسلمانان در سایه نام او امنیت وآرامش دارند؟!
بحارالانوار ج۷۸ ص۱۵۳

 

مسلمان واقعی

مسلمان واقعی

 پیامبر اسلام (ص) مــی فرمایند:

المسلم من سلم المسلمون مِن لسانه و یده

مسلمان واقعی کسی است که مسلمانان دیگر از دست و زبان او  در امان باشند.


میزان الحکمة، عنوان 1868، حدیث‏هاى 8778 و 8779 و 8780.

شوخی و مذاح با غیر همسر

هزار سال زندان در دوزخ

هرکس با غیر همسر خویش شوخی و مزاح کند به اندازه هر کلمه ای که در دنیا سخن گفته باشد ، خداوند هزار سال او را در زندان دوزخ نگاه خواهد داشت.



ثواب الاعمال ص ۲۸۳ / وسائل الشیعه ج ۲۰

دعوت به کار نیک

دعوت به کار نیک



پیامبر اکرم (ص):


كسي كه ديگران را به كار نيك راهنمايي كند، گـويا خـود، آن را انـجـام داده اسـت. 


وسائل الشيعه، ج11، ص 398

سیره امامان در شب قدر

سیره امامان در شب قدر

شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفى شده است.

 و در روایات هم تعبیرات زیبایى از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع می شود.

 و پیامبر اکرم صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله فرمود: «مَنْ حُرِمَها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛ هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بى‏نصیب شده است.»

 

به ادامه مطلب بروید ...

ادامه نوشته

سه گروه در رحمت خدا


امام کاظم علیه السلام:
سه دسته در روز قيامت، روزي كه سايه و پناهي جز سايه خداوند نيست، در سايه و پناه خدا هستند:
1. مردي كه زمينه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نمايد. 
2. مردي كه به برادر مسلمانش خدمت كند. 
3. كسي كه سر برادر مسلمانش را بپوشاند. 


وسائل الشيعه، ج 20، ص 46

خـواسـتـگـاری


پـیـامـبـر اکـرم(ص):

وقتي كه اشخاص هم شأن به خواستگاري دختران شما آمدند، به آن‌ها دختر دهيد و در كار آن‌ها منتظر حوادث نباشيد. 




نهج الفصاحه، ص 37، ح 193

فریاد قبر

در روایتی از پیامبر (ص)نقل شده که فرمودند:
اَلْقَبْرُ یُنادِی کُلُّ یَوْمٍ بِخَمْسَ کَلَماتٌ
قبر در هر روز پنج کلمه را فریاد میزند :

۱. اَنا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلوا اِلیَّ اَنیساً
من خانه تنهاییم پس با خود انیس و مونسی به سوی من آورید(تلاوت قرآن)
۲. اَنا بَیْتُ الْظُّلْمَه فَاحْمِلوا اِلیَّ سِراجاً
من خانه تاریکی هستم پس با خودتان چراغی به سوی من آورید(نافله شب)
۳. اَنا بَیْتُ التُرابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ فِراشاً
من خانه خاکیی هستم پس با خودتان فرشی به سوی من بیاورید(عمل صالح)
۴. اَنا بَیْتُ الْعِقابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ تَرْیاقاً
من خانه گزندگان هستم پس با خودتان پادزهری به سوی من بیاورید (لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله)
۵. اَنا بَیْتُ الْفَقْرْ فَاحْمِلوا اِلیَّ کَنْزاً
من خانه فقر هستم پس با خودتان گنجی به سوی من بیاورید(صدقه) 

مجموعه ورّام، ابی الحسین ورام صفحه  200


همچنین در روایتی امیر المومنین علی «علیه السلام» میفرمایند:
چنان برای زندگی تلاش کن که گویی تا قیامت زنده ای و در همان حال آنچنان برای قیامت توشه بردار که گویی همین لحظه خواهی مرد.

الگوي رفتاري امام علي(ع) در موضوع مسكن  

امام علي(ع) هم اجاره نشين بود

پرهيز از سكونت در خانه هاي مجلل

پس از جنگ جمل با مشورتهاي فراوان تصويب شد كه حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام در شهر كوفه مستقر شود، بزرگان كوفه قصر سفيدي در نظر گرفتند كه امام علي عليه السلام را در آن‌جا سكونت دهند تا به امور حكومتي بپردازد، وقتي حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام متوجه اين حركت كوفيان شد، فرمود: «من حاضر نيستم تا ديوار خانه‌ام از ديوار منزل بيچارگان بالاتر و خانهام از خانه مستمندان بهتر باشد»(1)

بنابراين درخانه هاي معمولي كوفه سكونت گزيد و بر كشور پهناور اسلامي آن روز كه امروزه حدود پنجاه كشور اسلامي است فرمانروايي ميكرد.

برای مشاهده کامل پست به ادامه مطلب بروید ...

 

ادامه نوشته

محبت به کودک

محبت به کودک

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم:


هر كس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود، خداوند از بهشت آن‏قدر به او مى‏دهد تا راضى شود.


الفردوس، ج 3، ص 549

 

اتّفاقات واقع شده در هنگام ولادت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ

مرحوم طبرسي در كتاب احتجاج از امام موسي ـ عليه السلام ـ روايت كرده است كه چون پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمين گذاشت و دست راست را به سوي آسمان كرد و لبهاي خود را به توحيد به حركت آورد و از دهان مباركش نوري ساطع شد كه اهل مكّه قصرهاي بصري و اطراف آن را كه از شام است ديدند و قصرهاي سرخ يمن و نواحي آن را و قصرهاي سفيد اصطخر فارس و حوالي آن را ديدند و در شب ولادت آن حضرت دنيا روشن شد تا آن كه جنّ و انس و شياطين ترسيدند و گفتند در زمين امر غريبي رُخ داده است. ملائكه را ديدند كه فرود مي‌آمدند و بالا مي‌رفتند و تسبيح و تقديس خدا مي‌كردند و ستاره ها به حركت آمدند و در ميان هوا مي‌ريختند. (1)

و در آن وقت شيطان در ميان اولاد خود فرياد كرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چيز تو را آشفته ساخته است اي سيّد ما، گفت: واي بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر مي‌يابم و بايد كه حادثه عظيمي در زمين واقع شده باشد كه تا عيسي به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس برويد و جستجو كنيد كه چه امر غريبي حادث شده است، پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند چيزي نيافتيم، ابليس بزرگ شيطانها گفت كه دانستن اين، كار من است، پس جستجو كرد در تمام دنيا تا به حرم رسيد، ديد ملائكه اطراف حرم را فرو گرفته اند، چون خواست كه داخل شود ملائكه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس كوچك شد مانند گنجشكي و از جانب كوه حري داخل شد، جبرئيل گفت: برگرد اي ملعون، گفت: اي جبرئيل يك سوال از تو مي‌كنم، بگو امشب در زمين چه اتّفاقي افتاده است، جبرئيل گفت: محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ كه بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است، پرسيد كه آيا مرا در او بهره اي هست؟ گفت: نه، پرسيد آيا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلي، ابليس گفت: راضي شدم.(2)

 

1. مجلسي، علّامه محمّد باقر، پيشين، جلد 15، صفحه 275 و 274.

2. راوندي، قطب الدين، الخرائج و الجرائح، التحقيق: مؤسسة الامام المهدي،قم، جلد 1، صفحه 69-71. و مجلسي، محمّد باقر، بحارالانوار، پيشين، جلد 15، صفحه 257.

رفتار با جوانان را از معصومين(ع) بياموزيم

رفتار با جوانان را از معصومين(ع) بياموزيم 

جوانان، بخش مهمي از افراد جامعه هستند که نزد دوستان و دشمنان هر ملت جايگاه و اهميتي ويژه دارند؛ زيرا اين قشر، بخصوص متخصصان و شايستگان آن‌ عامل تحولات بزرگ فرهنگي، سياسي و اقتصادي يک کشور مي‌باشند؛ از اين رو دشمنان براي جلوگيري از پيشرفت ملت‌ها ابتدا سراغ جوانان مي‌روند تا با ايجاد سرگرمي‌هاي فريبنده، آن‌ها را از رشد و تعالي، سلامت جسمي و رواني باز دارند و زمينه سلطه بر آنان را فراهم کنند. آيت‌ا... جوادي آملي در کتاب ارزشمند «مفاتيح الحيات» درباره اهميت توجه به جايگاه جوانان آورده است که بايد با ادراکي صحيح نسبت به جايگاه جوانان، حساسيت‌ها و نيازهاي آن‌ها در راستاي رشد معنوي و علمي، اين قشر را ياري رساند تا از اين طريق، سلامت و رشد جامعه خويش را فراهم کرد.

اهميت جايگاه جوانان

امام صادق(ع) به ابوجعفر أحول پس از بازگشت وي از بصره فرمود: استقبال مردم را از امر امامت و پذيرش آن، چگونه يافتي؟ گفت: به خدا سوگند آنان اندک‌ هستند. آن چه خواستند کردند... امام فرمود: به جوانان بپرداز؛ زيرا آنان به سوي هر کار خيري شتابنده‌تر هستند.


به ادامه مطلب بروید ...

ادامه نوشته

ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه همراه پیامبر ؟؟؟  

امام باقر (ع) میفرماید :

من نزد خدا ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه همراه پیامبر را ضمانت میکنم برای آن کسی که ندبه کند برای امام حسین ع و بر او بگرید واهل خانه اش را امر کند به گریه کردن بر او و در خانه اش عزا بر پا کند، با آشکار کردن ضجه و فریاد بر مصیبت امام حسین ع و همدیگر را بر این مصیبت تسلیت بگویند. گفتم : چگونه به همدیگر تسلیت گوییم ؟ فرمود : می گویی : خداوند اجر ما را به خاطر مصیبت و عزای امام حسین ع بزرگ بدارد و ما و شما را به همراه ولیش مهدی آل محمد (عج الله) از خون خواهان او قرار دهد. 

(وسائل شیعه ج14 ص510)

25 رمز موفّقیت در بیانات امام صادق(ع)

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمودند:
«
طلبتُ الجنّة، فوجدتها في السّخاء؛
بهشت را جست‌وجو نمودم. پس آن را در بخشندگي و جوانمردي يافتم
«
و طلبتُ العافية، فوجدتها في العزلة؛
و تندرستي و رستگاري را جست‌وجو نمودم. پس آن را در گوشه‏گيري (مثبت و سازنده) يافتم
«
وطلبت ثقلاً لميزان، فوجدتها في شهادة ان لا اله الّا الله و محمّد رسول الله؛
و سنگيني ترازوي اعمال را جست‌وجو نمودم. پس آن را در گواهي به يگانگي خدای تعالي و رسالت حضرت محمّد(ص) يافتم
«
وطلبت السرعة في الدخول الي الجنّة، فوجدتها في العمل لله تعالي ؛
سرعت در ورود به بهشت را جست‌وجو نمودم. پس آن را در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم
«
وطلبتُ حبّ الموت، فوجه ته في تقديم المال لوجه الله؛
و دوست داشتن مرگ را جست‌وجو نمودم. پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براي خشنودي خدا يافتم
«
و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها في تركال معصية؛
و شيريني  عبادت را جست‌وجو نمودم.پس آن را در ترك گناه يافتم
«
و طلبت رقّة القلب، فوجدتها في الجوعو العطش؛
و رقّت (نرمي) قلب را جست‌وجو نمودم.پس آن را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم
«
وطلبت نورالقلب، فوجدته في التفكّر و البكاء؛
و روشني قلب را جست‌وجو نمودم. پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم
«
وطلبت الجواز علي الصراط، فوجدته في الصدقة؛
و (آساني) عبور بر صراط را جست‌وجو نمودم. پس آن را در صدقه يافتم
«
و طلبت نور الوجه، فوجدته في صلاةالليل؛
و روشني رخسار را جست‌وجو نمودم. پس آن را در نماز شب يافتم
«
و طلبت فضل الجهاد، فوجدته في الكسب للعيال؛
و فضيلت جهاد را جست‌وجو نمودم. پس آن را در به دست آوردن هزينة زندگي زن و فرزند يافتم
«
و طلبت حب الله عزّوجل، فوجدته في بغضا هلال معاصي؛
و دوستي خداي تعالي را جست‌وجو كردم. پس آن را در دشمني با گنهكاران يافتم»
«
و طلبت الرئاسة، فوجدتها في النصيحة لعبادالله؛
و سروري و بزرگي را جست‌وجو نمودم. پس آن را در خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم
«
و طلبت فراغ القلب، فوجدته في قلة المال؛
و آسايش قلب را جست‌وجو نمودم. پس آن را در كمي ثروت يافتم
«
و طلبت عزائم الامور، فوجدتها في الصبر؛
و كارهاي پر ارزش را جست‌وجو نمودم. پس آن را در شكيبايي يافتم
«
و طلبت الشرف، فوجدته في العلم؛
و بلندي قدر و حسب را جست‌وجو نمودم. پس آن را در دانش يافتم
«
و طلبت العبادة فوجدتها في الورع؛
و عبادت را جست‌وجو نمودم. پس آن را در پرهيزكاري يافتم
«
و طلبت الراحة، فوجوتها في الزهد؛
و آسايش را جست‌وجو نمودم. پس آن را در پارسايي يافتم
«
و طلبت الرفعة، فوجدتها في التواضع؛
برتري و بزرگواري را جست‌وجو نمودم. پس آن را در فروتني يافتم
«
و طلبت العزّ، فوجدته في الصدّق؛
و عزّت (ارجمندي) را جست‌وجو نمودم. پس آن را در راستي و درستي يافتم
«
و طلبت الذلة، فوجدتها في الصوم؛
و نرمي و فروتني را جست‌وجو نمودم. پس آن را در روزه يافتم
«
و طلبت الغني، فوجدته في القناعة؛
وتوانگري را جست‌وجو نمودم. پس آن را در قناعت يافتم
«
و طلبت الانس، فوجدته في قرائة القرآن:
و آرامش و همدمي را جست‌وجو نمودم. پس آن را در خواندن قرآن يافتم
«
و طلبت صحبة النّاس، فوجدتها في حسن الخلق؛
و همراهي و گفت‌وگوي با مردم را جست‌وجو نمودم. پس آن‌ را در خوش‌خويي يافتم
«
و طلبت رضي الله، فوجدته في برّ الوالدين؛
و خشنودي خداي تعالي را جست‌وجو نمودم. پس آن را در نيكي به پدر و مادر يافتم

منبع: مستدرك ‌الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810

موعود

مرز دنياطلبي و آخرت طلبي

نقل شده است شخصي خدمت حضرت صادق(ع) عرضه داشت: ما طلب دنيا مي كنيم و دوست داريم كه دنيا به ما روي آورد و مطلوب ما حاصل شود. آن حضرت تفتيش فرمودند: مي خواهي با آن چكار كني؟

عرضه داشت: مي خواهم با آن خود و عيالم را تنعم نمايم و صله رحم به جا آورم و تصدق كنم و حج و عمره به جاي آورم. آن حضرت فرمودند: «ليس هذا طلب الدنيا هذا طلب الاخره» اين (اهدافي كه بيان شد) طلب دنيا نيست، بلكه طلب آخرت است.
تهذيب، ج6، ص328

اینگونه در زمره شهدا قرار بگیریم

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
إذا مُتَّ عَلَى طَهارَۀٍ تَکُونُ شَهِیْداً 

ترجمه‏
هنگامى که پاک از دنیا بروى در زمره شهیدان خواهى بود.

شرح کوتاه‏
حدیث فوق قسمتى از دستورهایى است که پیامبر صلى الله علیه و آله به یکى از یاران خود به نام «انس» میدهد و به او می‏فرماید:
«
اگر می‏توانى شب و روز با وضو باشى این چنین کن، زیرا گر در این حال از دنیا بروى شهید خواهى بود.»، گرچه معناى نخستین حدیث، همان با وضو بودن است، اما حدیث در ضمن اشاره به حقیقت مهم‏ترى دارد و آن پاک زیستن و پاک از جهان رفتن است، آنها که دامانشان پاک، دل‏هایشان پاک، و زندگى و فکرى پاک دارند و این چنین از جهان رخت بر می‏بندند قطعاً در صف شهیدان خواهند بود که شهادت منحصر به کشته شدن در میدان جنگ نیست، احادیث دیگرى که در منابع اهل بیت علیهم السلام وارد شده نیز این حقیقت را تأکید مى‏کند

منبع : کتاب ۱۵۰ درس زندگی - آیت الله مکارم شیرازی

تأثير محبت الهي   

حضرت رسول اكرم(ص) فرمود: حضرت شعيب(ع) آن قدر از حب خدا گريه كرد تا چشمان وي كور شد، خداوند چشمش را به وي برگرداند، باز هم آن قدر گريست تا كور شد و خدا باز چشمش را به وي بازگرداند، دفعه سوم همچنين، وقتي كه دفعه چهارم كور شد خدا فرمود: اي شعيب تا كي مي خواهي گريه كني؟ اگر منظورت ترس از آتش جهنم است من به تو امان داده ام و اگر منظورت براي اشتياق بهشت است آن را به تو مباح گردانيدم.

حضرت شعيب(ع) گفت: خدايا تو مي داني كه من از ترس آتش جهنم و براي اشتياق بهشت گريه نمي كنم، بلكه فقط براي محبت تو كه در قلبم گره خورده گريه مي كنم، وحي آمد چون چنين است به همين زودي كليم خودم موسي را خدمتگزار تو قرار خواهم داد.
ـــــــــــــــ
 بحارالانوار، ج 12، ص 380

خودرأيي مساوي گمراهي

قال الامام علي(ع): و من اعجب برأيه ضلّ، و من استغني بعقله زلّ. 

امام علي(ع) فرمود: هر كس خودبين و خودرأي باشد، گمراه مي شود، و هركس از عقل و خرد خود را بي نياز بداند- و به نظر خود اكتفا كند و مشورت ننمايد- مي لغزد و سقوط مي كند.
ـــــــــــــــــــــ
بحارالانوار، ج74، ص 236

لجاجت نتيجه سرزنش افراطي   

لجاجت نتيجه سرزنش افراطي   

قال الامام علي(ع):الافراط في الملامه يشب نيران اللجاج. 

امام علي(ع) فرمود: زياده روي در سرزنش و ملامت، آتش لجاجت را برافروزد.
بحارالانوار، ج 74، ص 230

شانزده خصلت نيكو

حضرت «شيث» فرزند حضرت آدم(ع) در يكي از بيانات خود فرمود: 

سزاوار است در شخص مومن شانزده خصلت باشد. 1-شناخت خدا و فرشتگان و اهل طاعت او 2-شناخت خير و شر، در كار خير علاقه نشان دهد و در كار شر دوري گزيند 3-گوش كردن و اطاعت نمودن اززمامدار رحيم و مهرباني كه خدا او را به عنوان خليفه و جانشين در روي زمين برگزيد و امور شهرها و بندگان را به او واگذار كرد 4-نيكي به پدر و مادر 5-كارهاي خير را به اندازه وسعت و طاقت خود انجام دادن 6-ياري و كمك به فقرا 7-نسبت به غريب ها تعصب نشان دادن 8-در اطاعت و فرمانبرداري از خدا شجاع باشد. 9-خود نگهداري از فسق و فجور و گناه 10-شكيبايي به وسيله ايمان و يقين 11-راستگويي 12-دادگري 13-پرهيز و بركناري از دنيا 14-گوسفند قرباني كردن به عنوان سپاس از خداوندي كه نعمت را برخلق خود ارزاني داشت 15-بردباري و شكرگزاري خداي تعالي بر مصائب و گرفتاري هاي دنيا بدون ناراحتي 16-شرم و حيا و كم مجادله كردن

محبوب القلوب، ص 37

خصلت هاى ايمان

خصلتهاى ايمان

 شرح حدیثی از پيامبر اكرم صلي ‌الله و عليه و آله توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

 « ثلاثٌ من كنّ فيه استكمل خصال الإيمان:  الذي إذا رضي، لم يُدْخِله رضاه في باطلٍ وإذا غَضِبَ لم يخرجه الغضب من الحقّ وإذا قدر لم يتعاط ما ليس له  » (تحف العقول صفحه 43)

 

معناى روايت، اين نيست كه ايمان در اين سه خصلت منحصر است، بلكه مراد اين است كه در هر كس، اين سه خصلت وجود داشته باشد، حاكى از اين است كه همه خصال ايمان، در او جمع است. چون هر يك از اينها متوقّف بر مجموعه‏اى از صفات نيك و كاشف از آنها است.

خشنودى و محبت كسى او را به باطل نكشاند كه موجب شود به ناحق از آن شخص دفاع كند و همچنين غضب، او را به برخوردهاى غلط و خروج از حق نكشاند، و در هنگام قدرت، كارهايى را كه حق او نيست مرتكب نشود.

آداب نوشیدن آب


رهنمود امام صادق (علیه السلام) درباره نوشیدن آب

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هر کس در آب آشامیدن این آداب را رعایت کند خداوند او را مستحق بهشت کند: وقتی که ظرف آب را نزدیک دهان آورد بسم‌الله بگوید، سپس بنوشد و پیش از سیراب شدن، ظرف را از دهانش دور کند و حمد خدا بگوید، سپس دوباره بنوشد و ظرف را از دهانش دور کند و حمد خدا بگوید سپس بنوشد و ظرف را دور کند و حمد خدا را بگوید.1

دعای نوشیدن آب

امیر مومنان علی‌ علیه‌السلام می‌فرماید: هرگاه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آب می‌آشامید، می‌فرمود: «الحمدالله الذی لم یجعله اجاجا بذوبنا و جعله عذابا فراتا بنعمة»؛ سپاس خدای را که آن را به سبب گناهانمان برایمان تلخ قرار نداد بلکه آن‌ را به سبب نعمتش شیرین و گوارا قرار داد.2

 بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

شاخص هاي ايمان كامل

قال النبي(ص): ثلاث من كن فيه استكمل خصال الايمان:
الذي اذا رضي، لم يدخله رضاه في باطل، و اذا غضب لم يخرجه الغضب من الحق و اذا قدر لم يتعاط ماليس له.
پيامبر(ص) فرمود:
سه خصلت در هر كس باشد ايمان او كامل است: 1- كسي كه هنگام رضايت و خشنودي در مسير باطل گام برنمي دارد. 2- در هنگام غضب از مسير حق خارج نمي شود. 3- در هنگام قدرت تعاملي غيرمناسب با ديگران ندارد.(1)
 
تحف العقول، ص43

روش جهاد با نفس

قال النبي(ص): جاهدوا انفسكم بالجوع و العطش، فان الاجر في ذلك كاجر المجاهد في سبيل الله.
پيامبر اعظم(ص) فرمود: به وسيله گرسنگي و تشنگي، با نفس خويش جهاد كنيد، چرا كه پاداش آن، مثل پاداش جهادكننده در راه خداست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
المحجه البيضاء، ج 5، ص 146

چهل حديث منتخب گهربار از امام زمان(عج)

صاحب‌الزمان، مهدي موعود(عج) مي‌فرمايند؛

۱. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانکه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۲. من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. (تفسير نورالثقلين، ج ۲، ص ۳۹۲)

۳. ملعون است، ملعون است کسي که نماز مغربش را به تأخير بيندازد، تا زماني که ستارگان آسمان پديدار شوند. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵)

۴. هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاک نمي‌مالد، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاک بمال. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)

۵. هر يک از پدرانم بيعت يکي از طاغوت‌هاي زمان به گردنشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۶. من آخرين جانشين پيامبر هستم، و به وسيله من است که خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌سازد. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰)

۷. هر کس در اجراي اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نيز وي را در دستيابي به حاجتش ياري مي‌کند. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۱)

۸. سنت تخلف‌ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۳)

۹. براي زود فرارسيدن فرج (و ظهور ما) زياد دعا کنيد، که آن همان فرج و گشايش شماست. (کمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۴۸۵)

۱۰. اگر خواستار رشد و کمال معنوي باشي هدايت مي‌شوي، و اگر طلب کني مي‌يابي. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۹)

۱۱. ما در رعايت حال شما کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، که اگر جز اين بود گرفتاري‌ها به شما روي مي‌آورد و دشمنان شما را ريشه کن مي‌کردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيباني کنيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)

۱۲. و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه کنيد، زيرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۱۳. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش کني، خداوند تو را مي‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۹)

۱۴. همانا خدايتعالي مردم را بيهوده نيافريده و بدون تکليف و جزا رهايشان نکرده است. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۴)

۱۵. خداوندا! وعده‌اي را که به من داداه‌اي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما. قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳)

۱۶. شهادت مي‌دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نيز شهادت مي‌دهند، آن خدايي که به عدل و داد قيام مي‌کند، نيست خدايي جز او که مقتدر و حکيم مي‌باشد، و همانا دين نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶)

۱۷. ايمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خويشاوندي نيست، و هر کس که مرا انکار کند از من نيست. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۶)

۱۸. شيعيان ما هنگامي به فرجام نيک و زيباي خداوند مي‌رسند که از گناهاني که نهي شده‌اند، احتراز نمايند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷)

۱۹. کفايت در کارها و عنايت و سرپرستي در همه امور را تنها از خدايتعالي خواهانم. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)

۲۰. قلب‌هاي ما جايگاه مشيت الهي است، پس هرگاه او بخواهد ما هم مي‌خواهيم. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۵۱)

۲۱. اگر نبود که ما دوستار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم، همانا به شما توجه و التفات نمي‌کرديم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)

۲۲. من مهدي هستم، منم قيام گر زمان، منم آنکه زمين را آکنده از عدل مي‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲)

۲۳. ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدني است، در حالي که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مي‌شد، شک و ترديد از ميان برداشته مي‌شد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۴)

۲۴. من صاحب حقم ... علامت ظهورم زياد شدن آشوب‌ها و فتنه‌هاست. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۰)

۲۵. علم و دانش ما به خبرهاي شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‌ماند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)

۲۶. دين از آن محمد(ص) و عدايت از آن علي اميرالمؤمنين(ع ) است، زيرا عدالت مال اوست و در نسل او مي‌ماند تا روز قيامت. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۰)


۲۷. کسي که نسبت به ما ظلم ورزد، از جمله ستمکاراني است که مشمول لعنت خدا است، چراکه خدا فرموده است: " آگاه باشيد که لعنت خدا بر ستمکاران است." (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)

۲۸. سجده شکر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبات است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۱)

۲۹. هرگاه خداوند به ما اجازه دهند که سخن بگوييم، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعيف شده و از ميان شما خواهد رفت. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)

۳۰. زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعيين کنندگان وقت ظهور، دروغگويانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۳۱. از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و کارها را به ما واگذاريد، برماست که شما را از سرچشمه سيراب برگردانيم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پي کشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستي ما بر اساس راهي که روشن است به طرف ما قرار دهيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)

۳۲. ظهوري نيست مگر به اجازه خداوند متعال، و آن هم پس از زمان طولاني و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)

۳۳. آگاه باشيد به زودي کساني ادعاي مشاهده مرا خواهند کرد. آگاه باشيد هر کس قبل از "خروج سفياني" و شنيدن صداي آسماني، ادعاي مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است حرکت و نيرويي جز به خداي بزرگ نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)

۳۴. اگر شيعيان ما - که خداوند آن‌ها را به طاعت و بندگي خويش موفق بدارد - در وفاي به عهد و پيمان الهي اتحاد و اتفاق مي‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مي‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمي‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مي‌شدند. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۹)

۳۵. فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاي واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاي مستحبي، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۸۷)

۳۶. سجده بر قبر جايز نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۰)

۳۷. وجود من براي اهل زمين سبب امان و آسايش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۷۸، ص۳۸۰)

۳۸. زمين خالي از محبت خدا نيست، يا آشکار است و يا نهان. (کمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۵۱۱)

۳۹. هرگاه علم و نشانه‌اي پنهان شود، علم ديگري آشکار گردد، و هر زمان که ستاره‌اي افول کند، ستاره‌اي ديگر طلوع نمايد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۵)

۴۰. بار الها! توفيق بندگي و دوري از گناه و نيت پاک و شناخت حرام را به ما عطا فرما، و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار. (المصباح للکفعمي، ص ۲۸۱)

ارزش علم

رسول اكرم صلى ا... عليه و آله فرمود:

جوينده علم و دانش محبوب خداوند متعال و ملائكة و پيامبران مى‏باشد و علم و دانش را جز افراد خوشبخت و سعادتمند دوست نمى‏دارند. پس خوشا به حال ايشان در روز قيامت. 
بحارالانوار، ج 1، ص 178

حديث خانواده


امام صادق عليه السلام:

مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نيازمند رعايت سه صفت است هر چند در طبيعت او نباشد: خوشرفتارى، گشاده دستى به اندازه و غيرتى همراه با خويشتن دارى.

تحف العقول، ص 322

مسؤولي که پايش در صراط نمي لغزد

مسؤولي که پايش در صراط نمي لغزد

مقام معظم رهبري در ابتداي درس خارج فقه خود به بيان نکات اخلاقي برجسته‌اي مي‌پردازند که ذکر گوشه‌اي از اين نکات حکمت‌آموز براي رهروان انقلابي بسيار کارگشاست.

به گزارش خبرگزاري دانشجو، مقام معظم رهبري در يکي از اين جلسات به شرح حديثي از پيامبر(ص) پرداختند.

من مواعظ النبي صلي ا... عليه وآله وسلّم:

أبلغوني حاجة من لايستطيع إبلاغي حاجته، فإنه من أبلغ سلطاناً حاجة من لايستطيع إبلاغها ثبت ا... قدميه علي الصراط يوم القيامة؛ به من برسانيد نياز کسي را که نمي‌تواند به من برساند؛ زيرا هر کس حاجت و نياز کسي را که نمي‌تواند به سلطان برساند را مي‌رساند، خداوند در قيامت پايش را بر صراط نلغزاند. (1)

مراد از سلطان در روايات، شخص صاحب قدرت است؛ يعني هركس كه در حوزه‌اي، مسؤول كاري است و در حد خود قدرتي دارد، مثل رئيس يك اداره يا قاضي يك دادگاه يا مسؤول يك نهاد و غيره.

به هرحال يك فرد صاحب قدرت در هر مرتبه‌اي كه باشد، همه افرادي كه حاجت و كاري با او دارند دستشان به وي نمي‌رسد و هركس كه مي‌تواند حوائج و مطالب مردم را به آن مسؤول برساند، پيامبر چنين ثواب بزرگي را به او وعده داده است.

پي‌نوشت

1. تحف العقول صفحه 47

زهرا و على فضائل خود را براى يكديگر بازگو مى كنند

زهرا و على فضائل خود را براى يكديگر بازگو مى كنند

روايت شده كه روزى على عليه‏السلام و همسرش حضرت زهرا عليهاالسلام به صحرا رفته بودند و هنگام خوردن خرما با گفتن كلماتى با يكديگر مزاح مي‌كردند، على عليه‏السلام فرمود: رسول خدا مرا بيش‌تر از تو دوست مى‏دارد. حضرت زهرا عليهاالسلام گفت: از تو عجيب است، آيا مى‏شود رسول خدا صلى ا... عليه و آله و سلم تو را بيش از من دوست داشته باشد در حالى كه من ميوه دل او و عضوى از پيكرش و شاخه‏اى از شاخسارش مى‏باشم و غير از من فرزندى ندارد؟!
على عليه‏السلام فرمود: اى فاطمه! اگر سخن مرا قبول ندارى بيا تا نزد پدرت حضرت رسول صلى ا... عليه و آله و سلم برويم. 
آن دو با هم نزد پيامبر رفتند. حضرت فاطمه پيش دستى كرد و گفت: اى رسول خدا! كدام يك از ما دو نفر نزد تو محبوب‌تريم، من يا على؟!
رسول خدا صلى ا... عليه و آله و سلم فرمود: تو به من محبوب‌ترى و على از تو براى من عزيزتر است. به دنبال فرمايشات حضرت رسول، على عليه‏السلام گفت: آيا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه با تقوايم؟ زهرا عليهاالسلام فرمود: من نيز دختر خديجه كبرايم، على گفت: من فرزند صفايم، فاطمه گفت: من دختر سدرة‌المنتهى مى‏باشم، على گفت: من فخر كائناتم، فاطمه گفت: من دختر كسى هستم كه به خدا نزديك، و نزد آن چنان گرامى شد كه گويى به فاصله دو تير كمان و يا نزديك‌تر نسبت به پروردگارش قرار گرفت. على گفت: من پسر زنان پاكدامنم، فاطمه گفت: من دختر زنان شايسته و با ايمانم، على گفت: خدمتگزارم جبرئيل است، فاطمه گفت: خطبه خواننده‏ام در آسمان راحيل، و خدمتگزارم گروه‏هاى فرشتگان يكى بعد از ديگرى است. على گفت: من در جايگاه دور دست و بلند زاده شدم. فاطمه گفت: من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسرى در آمدم... على گفت: شيعيان من از علم من مى‏نگارند، فاطمه گفت: ظرف دانش شيعيان من نيز از درياى علمم لبريز مى‏شود، على گفت: من كسى هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالى است و من علي‌ام، فاطمه گفت: من نيز اين چنينم، او فاطر است و من فاطمه، على گفت: من حيات عارفينم، فاطمه گفت: من راه رهايى را راهنمايم، على گفت: من بعد از رسول خدا بهترين آفريدگانم، فاطمه گفت: من نيز نيكوكار و پاكيزه‏ام... 
فاطمه زهراء شادمانى دل پيامبر، احمد رحمانى همدانى

روزىِ خود را حرام مى كند...

روزىِ خود را حرام مى كند...

روزى اميرالمؤمنين عليه‌السلام داخل مسجد شد به شخصى فرمود: استر مرا نگهدار تا من برگردم. همين كه آن جناب وارد مسجد شد، مرد لجام استر را برداشت و رفت. على عليه السلام پس از پايان دادن كار خود بيرون آمد، دو درهم در دست داشت، مى‌خواست به آن مرد بدهد، ديد استر ايستاده و لجام بر سر او نيست، دو درهم را به غلام خود داد تا از بازار لجامى خريدارى كند. غلام در بازار همان شخص را ديد كه لجام را به دو درهم فروخته بود. آن را خريد و خدمت حضرت آورد.

على(ع) فرمود: بنده به واسطه عجله و ترك صبر، روزى خود را حرام مى‌كند و بيش‌تر از آن‌چه مقدر شده به او نخواهد رسيد.

زهرالربيع

شفاعت کننده زن

امام باقر(ع): 
براي زن نزد پروردگارش هيچ شفاعت كننده‏اي كارسازتر از خشنودي شوهرش نيست.
ميزان الحكمه، ح 7864

صلوات هم مداد است هم مداد پاک کن!

گفتاري از آيت ا... مجتبي تهراني
صلوات هم مداد است هم مداد پاک کن!

رُوِي عَن الحَسنَ بن عَلِي العَسکَري (صَلَواتُ ا... عَلَيهما) قالَ:

«أَکْثِرُوا ذِکْرَ ا... وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَي النَّبِي (صلي ا... عليه و آله وسلم) فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَي رَسُولِ ا... عَشْرُ حَسَنَات‏»(1)

روايت از امام عسکري (عليه السلام) منقول است که حضرت فرمودند:

زياد به ياد خدا باشيد، «‌اَکثِرُوا ذِکرَ ا... تَعالي‌»، اين ذکر(ياد) به معناي ذکر دروني است، چون در جمله بعد دارد: «‌و ذِکْرَ الْمَوْتِ‌» ومرگ نيز فراموشت نشود، چون در اين عبارت ذکر به معناي ذکر دروني است.

ذکر در عبارت اوّل نيز به قرينه، به معناي ياد است، نه ذکر زباني و اين ذکر نقش سازنده دارد. حضرت مي‌فرمايند: خدا يادت نرود، مرگ هم فراموش نشود. اين دو سفارش، دروني بود؛ حضرت دو سفارش بيروني هم فرموده‌اند.

سوم: قرآن زياد بخوانيد «‌وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ‌». تلاوت قرآن آثار بسيار زيادي دارد و از نظر معنوي، نورانيت مي‌آورد.

چهارم: زياد درود بر پيامبر بفرستيد، «‌وَ الصَّلَاةَ عَلَي النَّبِي‌». حضرت سفارشات قبل را بدون علّت فرمودند و فقط براي همين سفارش علّت فرمودند: «‌فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَي رَسُولِ ا... عَشْرُ حَسَنَات‌» چون صلوات بر پيامبر اکرم (صلي ا... عليه و آله وسلم) ده حسنه محسوب مي‌شود.

مسأله صلوات بحث مفصلي است که در اين‌جا اشاره‌اي مي‌کنم. صلوات هم نقش اثباتي دارد وهم نقش محوي. اين‌که حضرت مي‌فرمايند: هر يک صلوات وقتي در نامه عمل ثبت و ضبط مي‌شود، ده حسنه نوشته مي‌شود، نقش اثباتي است. از طرف ديگر حضرت در روايت ديگري مي‌فرمايند، نقش محوي نيز دارد، يعني نقش استغفار هم دارد.

در روايت متعدّد داريم که صلوات نقش نفي‌اي هم دارد، يعني از يک طرف حسنه نوشته مي‌شود؛ از طرف ديگر، سيئه‌اي هم پاک مي‌شود، به تعبير ديگر صلوات، دو چهره‌اي است؛ اين که مي‌گويند: بهترين ذکر صلوات است، به علّت دو چهره‏اي بودن او است. صلوات هم مداد است، هم مداد پاک کن. لذا بسيار به صلوات سفارش شده است.

جنبه اثباتي صلوات نيز بحث مفصلي است، حتّي در يک روايت داريم وقتي کسي صلوات بفرستد، برايش ده حسنه مي‌نويسند، از آن طرف ملائکه هفتاد صلوات براي او مي‌فرستند، از طرف ديگر هم خدا هفتصد درود بر او مي‌فرستد. جنبه ضريب صلوات بسيار بالا است و ما نمي‌دانيم که در فرستادن يک صلوات چه خبرها است. لذا امام عسکري (عليه السلام) سفارش به صلوات فرمودند.

پي‌نوشت

1. بحارالأنوار، ج 75، ص 37

زشتيِ مزاحمت

زشتيِ مزاحمت

عبدالرّحمن بن حجّاج - كه در شمار راويان حديث از امام صادق است - حكايت نمود، كه آن حضرت فرمود:

در ايام حجّ، اطراف كعبه الهي طواف مي‌كردم و سفيان ثوري نيز در نزديكي من طواف انجام مي‌داد، از من پرسيد: آيا پيامبر خدا، هنگامي كه در طواف كعبه، مقابل حجرالاسود مي‌رسيد، آن را إستلام مي‌نمود؟

من در پاسخ به او، اظهار داشتم: بلي، رسول خدا حجرالاسود را در طواف واجب؛ و نيز در طواف مستحبّ إستلام و مسح مي‌نمود.

پس از آن، سفيان ثوري مقداري از من كناره گرفت، و من چون در طواف نزديك حجرالاسود رسيدم، آهسته به راه خود ادامه دادم و آن را إستلام نكردم.

سفيان دو مرتبه به من نزديك شد و گفت: مگر نگفتي رسول ا... در طواف خود حجرالاسود را مي‌بوسيد و إستلام مي‌كرد؟

جواب دادم: بلي.

پرسيد: پس چرا از كنار آن عبور كردي و آن را إستلام ننمودي؟!

در جواب گفتم: مردم حقّ حضرت رسول را رعايت مي‌كردند؛ و چون پيامبر خدا به حجرالاسود مي‌رسيد مردم برايش راه مي‌گشودند و آن حضرت به راحتي آن را إستلام مي‌نمود.

ولي چون مردم حقّ مرا نمي‌شناسند و رعايت نمي‌كنند، دوست ندارم براي آن‌كه إستلام حَجَر كنم و آن را ببوسم، بر جمعيت فشار آورم و افراد را اذيت كنم.

وسائل الشّيعه، ج13، ص325

در محضر بانوي بزرگ اسلام

در محضر بانوي بزرگ اسلام

حضرت فاطمه زهرا (س) درباره آداب غذا خوردن و بهداشت مي‏فرمود: در سفره، دوازده خصلت است كه بر هر مسلمان واجب است آن‌ها را بشناسد؛ چهار تاي آن واجب و چهار تاي آن سنّت و چهار تاي ديگر ادب است.
اما چهار تاي واجب عبارتند از: 
1. معرفت خدا، 2. رضا و خشنودي پروردگار، 3. بسم‏ا... گفتن، 4. شكر نعمات پروردگار.
اما چهار تاي سنّت: 
5. وضو قبل از طعام، 6. نشستن به روي طرف چپ بدن، 7. پاك كردن انگشتان، 8. استفاده از سه انگشت.
اما چهار تاي ادب: 
9. خوردن از آن‌چه پيش روي اوست، 10. كوچك گرفتن لقمه، 11. خوب جويدن غذا، 12. كم نگاه كردن به صورت اين و آن.
وسائل الشيعة، ج 16، ص 539

صله رحم در اسلام

صله رحم در اسلام

اسلام دين محبت و دوستي است و در قرآن به نيکي کردن و خوبي به يکديگر سفارش بسيار شده و البته در مورد اقوام تأکيد بيش‌تري دارد. در احاديث نيز امامان ما به اين موضوع تأکيد بسيار کرده‌اند. نيکي کردن به اقوام الزامي است و البته انواع گوناگوني دارد و صرفا رفتن به منزل يکديگر نيست. با يک تماس تلفني يا پيامک هم مي‌توان به دوستي با ديگران پرداخت و از حال آن‌ها آگاه شد. نيکي کردن به خويشاوندان به صورت‌هاي مختلفي است که از جمله مي‌توان به کمک مالي، فکري و يا حمايت‌هاي عاطفي و روحي اشاره کرد. در قرآن آمده است... و خدا را بپرستيد و هيچ چيز را شريک قرار ندهيد و به پدر و مادر نيکي کنيد و نيز به خويشان و يتيمان و مسکينان محبت ورزيد.(نسا، 36) امام سجاد(ع) فرمودند: از هم‌نشيني با کسي که از خويشان خود بريده است بپرهيز چنان که من اين فرد را در قرآن اين‌گونه يافتم چنين فردي در سه جاي قرآن مورد نفرين قرار گرفته است. (کافي، ج2، ص377) و اين بيانگر اهميت و اساسي بودن نيکي به اقوام و خويشان است.

اثرات نيکي به اقوام

طول عمر

از اثرات نيکي کردن به ديگران افزايش عمر انسان است امام رضا(ع) فرمودند: براي افزايش عمر وسيله‌اي جز صله رحم نمي‌شناسيم. (کافي، ج2، ص152)

سلامت روحي و نجات از تنهايي انسان امروز به واسطه دلبستگي به دنيا و غرق شدن در صنعت، روز به روز تنهاتر مي‌شود و آرامش رواني ندارد. افزايش بيماري‌هاي رواني بيانگر همين واقعيت است. انسان با اقوام خود احساس امنيت بيش‌تري دارد و البته بايد توجه داشت که اين روابط در چارچوب عقل و ديانت باشد.

به دست آوردن خير دنيا و آخرت

نيکي به اقوام باعث کسب نيکي در دنيا و آخرت است به گونه‌اي که رسول خدا(صلي ا... عليه و آله ) فرمودند: ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هجده برابر و ارتباط با برادران ديني بيست برابر و پيوند با خويشان بيست و چهار برابر. (وسائل الشيعه، ج6، ص286 )

از بين رفتن گناهان

از اثرات ديگر پاک شدن اعمال انسان از بدي‌ها و رذيلت‌هاست و در روز قيامت انسان‌هاي مهربان به راحتي از صراط عبور مي‌کنند. امام صادق(ع) فرمودند: صله رحم حساب روز قيامت را آسان و عمر را طولاني و از مرگ بد انسان را حفظ مي‌کند. (کافي، ج2، ص 157)

از بين بردن فقر

در احاديث آمده است هر کسي دوست دارد از فقر نجات يابد صله رحم کند؛ چرا که ارتباط باعث افزايش درآمد و از بين بردن فقر مي‌شود. رسول خدا(ص) فرمودند: صله رحم عمر را زياد و فقر را از بين مي‌برد. (بحارالانوار، ج71، باب3)

اثرات قطع رحم

نزول بلا

ترک نيکي به خويشان باعث به وجود آمدن بلاياي زيادي در زندگي بشر مي‌شود و انسان را در مشکلات زيادي فرو مي‌برد.

عدم استجابت دعا

هميشه از درگاه خداوند چيزهاي زيادي مي‌خواهيم و حوائج زيادي داريم اما آيا به دستورات او عمل مي‌کنيم تا دعاي ما اجابت شود. دعاي ما در صورت ترک نيکي به خويشان اجابت نخواهد شد. رسول خدا(ص) فرمودند: قطع ارتباط با خويشان نعمت را از بين مي‌برد و مانع قبولي دعا مي‌شود.(جامع احاديث شيعه، ص274)

اگر در زندگي انسان‌هاي بزرگ نگاهي کنيم مي‌بينيم که همه آن‌ها به ديگران محبت و لطف داشتند و نسبت به اقوام خود محبت و مي‌کردند و آنان را از خويش نمي‌رنجاندند.

متأسفانه با گسترش دانش و اينترنت بشر کم‌تر فرصت براي محبت کردن دارد و بيش‌تر زمان ارزشمند را صرف کارهاي بيهوده مي‌کند. به نظر مي‌رسد اگر اين روش ادامه يابد روز به روز بيش‌تر شاهد دوري قلب‌ها از يکديگر باشيم. اما اسلام که دين روشنگري و هدايت است، با تأکيد بر اين واقعيت بشر را از اين موضوع بر حذر داشته و بشر را به سوي سعادت هدايت مي‌کند.

جرعه هايي از نور

روزهاي پاياني ماه صفر مصادف است با رحلت جانسوز پيامبر اعظم (ص)، شهادت مظلومانه امام حسن مجتبي و امام رضا عليهما السلام. به همين مناسبت، جرعه هايي از فرمايشات نوراني آن بزرگواران را توشه راه مي سازيم.

پيامبر اعظم(ص:)

كسي كه بدون صلاحيت علمي براي مردم فتوا دهد، خود را هلاك ساخته و ديگران را نيز به هلاكت انداخته است.

(اصول كافي، ج1، ص54)

از جمله بندگان آن كس پيش خدا محبوب تر است كه براي بندگان سودمندتر باشد.

(نهج الفصاحه، ص 15، ح 86 )

هرچه را خداوند براي مؤمن، مقدر فرمايد، خير او است، خواه حوادثي كه او را ناراحت مي‌كند مثل بيماري و خواه اموري كه او را خوشحال مي‌كند.

(تحف العقول، ص48)

ادامه نوشته

اربعین در فرهنگ اهل بیت  


اربعین در فرهنگ اهل بیت

واژه «اربعین‏» در متون دینى و مجموعه‏هاى حدیثى از ارزش والایى برخوردار است . آثار حفظ چهل حدیث، اخلاص عمل در چهل روز و دعاى عهد در چهل صبح، كمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، شهادت چهل مؤمن براى میت، برگزارى عبادت در چهل شب چهارشنبه براى دیدار حضرت ولى عصر علیه السلام، و بعثت غالب انبیاء در چهل سالگى، از جمله مواردى است كه ارزش و جایگاه این اصطلاح اسلامى و عرفانى را مشخص مى‏سازد .

سيره حسيني


حيف اين دست ها كه به زير خاك برود...

در روايتي آمده است: شخص مستمندي وارد مدينه شد و آن‌گاه سؤال كرد: سخي‌ترين مرد اين شهر كسيت؟ همگي حسين‌بن علي(ع) را معرفي كردند. عرب فقير به جست‌جوي حسين(ع) پرداخت. سرانجام وي را در مسجد رسول‌ا...(ص) پيدا كرد كه مشغول نماز بود. عرب در برابر آن حضرت قرار گرفت و اشعاري را در مدح حسين و خانواده آن بزرگوار به‌ويژه مولا‌ علي بن ابيطالب(ع) سرود. امام بعد از نماز رو به وي كرد و به قنبر فرمود: «هرچه از مال حجاز باقي مانده بياور». قنبر 4000 درهم درآورد. امام حسين(ع) فرمو: «پول‌ها را به عرب بده؛ زيرا او بيش از ما نيازمند است». مرد عرب نگاهي به پول‌ها افكند و سپس خيره خيره به امام حسين(ع) نگريست و آن‌گاه به شدت گريه كرد. حضرت سؤال كرد: «از كميِ بخششِ ما ناراحتي؟!» مرد عرب گفت: نه؛ از اين ناراحتم كه اين دست‌هاي پر جود و كرم، چگونه زير خاك خواهد رفت.

بحارالا‌نوار، ج 44

تعطيلي كار و كسب در روز عاشورا



قال الامام الرضا(ع): من ترك السعي في حوائجه يوم عاشوراء قضي الله له حوائج الدنيا والاخره .
امام رضا(ع) فرمود: هر كس در روز عاشورا كار و كسب خود را فروگذارد، خداوند حاجت هاي دنيا و آخرت او را برآورده سازد.
ــــــــــــــــــ
1- علل الشرايع، ص 227

حکايت


جوان داوطلب شهادت

امام باقر(عليه‌السلام) در روايتي فرمود: حضرت عيسي شبي كه خداي تعالي او را به آسمان برد، دوازده نفر از ياران خود را فراخواند و ايشان را در خانه‌اي جمع كرد. سپس از چشمه‌اي كه در كنج آن خانه بود، درآمد و در حالي كه آب را از سرش پاك مي‌كرد، فرمود: خداوند به من وحي كرد كه همين ساعت مرا به سوي خود بالا مي‌برد و از (آزار قوم) يهود رها مي‌كند. كدام يك از شما داوطلب مي‌شود كه پروردگار، او را شبيه من سازد و به جاي من به دار آويخته شود تا در بهشت با من باشد؟ جواني از ميان آنان گفت: يا روح ا...! من حاضرم. فرمود: بله تو هماني. آن گاه به ديگران رو كرد و فرمود: بدانيد كه پس از رفتن من، يكي از شما پيش از رسيدن صبح، دوازده بار بر من كافر مي‌شود. مردي از ميان گروه گفت:‌اي پيغمبر خدا! آن منم؟ عيسي گفت: مثل اين كه در نفس خود، چنين چيزي را احساس كرده اي. باشد، تو همان شخص باش.
آن‌گاه به ايشان فرمود: پس از من ديري نمي‌پايد كه به سه گروه پراكنده مي‌شويد. دو گروه به خداي تعالي دروغ مي‌بندند و در آتش خواهند بود و يك گروه كه اهل نجات و بهشت، افرادي هستند كه از شمعون، صادقانه پيروي مي‌كنند و به خدا دروغ نمي‌بندند. پس از اين سخن، در جلوي چشم همه يارانش، از كنج خانه به طرف آسمان رفت و ناپديد شد. يهود كه مدت‌ها در جست‌و‌جوي عيسي بود، در همان شب، آن خانه را پيدا كرد و آن جوان هم شكل حضرت عيسي(عليه‌السلام) دستگير و به دار آويخته شد. هم چنين آن كسي را كه عيسي خبر داده بود تا صبح دوازده بار كافر مي‌شود، دستگير كردند. او نيز دوازده بار از عيسي بيزاري جست.
بحارالانوار، ج 14

تسبیحات حضرت زهرا(س)

نجات از شقاوت
تسبيحات حضرت زهرا، آثار و برکات بسيارى دارد که از جمله‏ آن‌ها نجات يافتن از شقاوت و بدبختى است.
از اين رو شايسته نيست که در انجام آن سستى نماييم. امام صادق(ع) در اين رابطه مى‏فرمايد: « اى ابا هارون! ما بچه‏هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏کنيم به تسبيحات حضرت فاطمه نيز امر مى‏کنيم. تو هم بر آن مداومت کن؛ زيرا هرگز به شقاوت نيفتاده است بنده‎اي که بر آن مداومت نموده است.
دورى شيطان و خشنودى خدا
يکى از راه‎هايى که مى‏تواند شيطان را از انسان دور کند و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد، مداومت بر تسبيحات حضرت فاطمه است. امام باقر مى‏فرمايد: هر کس تسبيحات حضرت فاطمه را به‌جا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى‏گيرد، و آن تسبيح به زبان صد تا است، و در ميزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شيطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى‏نمايد.
از امام صادق روايت است که وقتي انسان در جاى خواب خود مى‏خوابد، فرشته‌ا‏ي بزرگوار‌ و شيطاني سرکش‌ به سوى او مى‏آيند، پس فرشته به او مى‏گويد:
روز خود را به خير ختم کن و شب را با خير افتتاح کن، و شيطان مى‏گويد: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبيحات حضرت زهرا را در وقت خواب خواند، فرشته آن شيطان را مى‏راند و از او دور مى‏کند، و وي را تا هنگام بيدارى محافظت مى‏کند، پس باز شيطان مى‏آيد و او را امر به گناه مى‏کند و ملک، وي را به خير امر مى‏کند. چنان‌چه از فرشته اطاعت کرد و تسبيح آن حضرت را گفت، آن فرشته، شيطان را از او دور مى‏کند و حق‌تعالى، عبادت تمام آن شب را در نامه‏‌ عملش مى‏نويسد.
برائت از دوزخ و نفاق
بنابر روايت امام صادق(ع)، تسبيحات حضرت زهرا از جمله‏‌ ذکر کثيرى است که خداوند در قرآن کريم ياد فرموده‌ و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: هر کس ذکر خداى عزوجل را بسيار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسيار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: يکى برائت از آتش جهنم، و ديگرى برائت از نفاق و دورويى. لذا تسبيحات صديقه‏‌ طاهره اگر با شرائطش انجام پذيرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى‏گردد.
منبع: تبيان

ويژگي هاي عالم حقيقي

ويژگي هاي عالم حقيقي
قال الامام علي(ع): لا يكون العالم عالماً حتي لا يحسد من فوقه، و لا يحتقر من دونه، و لا ياخذ علي علمه شيئاً من حطام الدنيا.
امام علي(ع) فرمود: عالم وقتي عالم راستين و وارسته است، كه بر كسي كه از او بالاتر است، حسادت نورزد، و
كسي را كه از او پايين تر است كوچك و حقير نشمارد، و علمش وسيله استفاده از متاع دنيا نباشد.(1)
1- مصابيح الهداه ، ص 108 به نقل از غرر الحكم

همسر امام حسین (علیه السلام )

شیخ صدوق از جابر و از حضرت امام باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمود :

هنگامیکه دختر یزدجرد به مدینه وارد شد ، بانوان مدینه از بام ها سر بر آوردند و چون به مسجد داخل شد ، روشنی جمالش مسجد را فرا گرفت.

امیر المؤمنین علیه السّلام به عمر فرمود < او را مخیّر کن تا مردی را از میان مسلمانان اختیار کند . > عمر نیز وی را مخیّر کرد و او نیز حضرت حسین علیه السّلام را انتخاب کرد .

سپس امیر المؤمنین علیه السّلام به وی فرمود :< نامت چیست ؟ > عرض کرد جهانشاه ، و حضرت فرمود : < از این پس اسم تو شهربانو است . > سپس به حسین علیه السّلام فرمود : < ای ابا عبد الله فرزندی که بهترین اهل زمین است از این زن نصیب تو خواهد شد . > بدین ترتیب حضرت علی بن الحسین علیه السّلام از او متولد شد و به آن جناب میگفتند پسر انتخاب شده از میان عرب بنی هاشم و عجم فارس .[1] 

 

 پی نوشت :

[1] روایت شده از اصول کافی در کتاب پیشگویی های پیشوایان نوشته ی احمد سیاح ،ص

سستى در نماز  

حضرت زهرا (سلام الله علیها) :

از پدرم رسول خدا(ص)درباره مردان و زنانى كه در نمازشان سستى و سهل انگارى مى كنند، پرسيدم.
آن حضرت فرمودند :
هر زن و مردى كه در امر نماز ، سستى و سهل انگارى داشته باشد ، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى گرداند :
1ـ خداوند ، بركت را از عمرش مى گيرد.
2ـ خداوند ، بركت را از رزق و روزى اش مى گيرد.
3ـ خداوند ، سيماى صالحين را از چهره اش محو مى كند.
4ـ هر كارى كه بكند بدون پاداش خواهد ماند.
5ـ دعايش مستجاب نخواهد شد.
6ـ برايش بهره اى از دعاى صالحين نخواهد بود.
7ـ ذليل خواهد مُرد.
8ـ گرسنه جان خواهد داد.
9ـ تشنه كام خواهد مرد ، به طورى كه اگر با همه نهرهاى دنيا آبش دهند ، تشنگى اش برطرف نخواهد شد.
10ـ خداوند ، فرشته اى را برمى گزيند تا او را در قبرش ناآرام سازد.
11ـ قبرش را تنگ گرداند.
12ـ قبرش تاريك باشد.
13ـ خداوند فرشته اى را برمى گزيند تا او را به صورتش به زمين كشد ، در حالى كه خلايق به او بنگرند.
14ـ به سختى مورد محاسبه قرار گيرد.
15ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاكيزه نگرداند و او را عذابى دردناك باشد.

http://www.al-shia.com

یک سوال ریاضی از امام علی(ع)


شخصی از امام علی (ع) پرسید:

«عددی را به دست من بده که قابل قسمت بر ۲و ۳و ۴و ۵و ۶و ۷و ۸و ۹و ۱۰ باشد بی آنکه باقی بیاورد.»


امام علی علیه السلام بی درنگ به او فرمود:

«اضرب ایام اسبوعک فی ایام سنتک»

یعنی:....


«روزهای هفته را بر روزهای یک سال خودت ضرب کن»

سوال کننده هفت را در ۳۶۰ ضرب کرد. حاصل آن یعنی ۲۵۲۰ بر تمام آن اعداد قابل قسمت بود بی آنکه باقی مانده بیاورد.


منبع: شرح بهایه به نقل از ترجمه کشکول شیخ بهایی

دستور العملى جامع :

حضرت زهرا (س) :
در وقتى كه بستر خواب را گسترده بودم ، رسول خدا (ص) بر من وارد شد ، فرمود : اى فاطمه ! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهى:
قرآن را ختم كنى، و پيامبران را شفيعت گردانى و مؤمنين را از خود راضى كنى و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
اين را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد ، صبر كردم تا نمازش تمام شد ، گفتم : يا رسول اللّه! به چهار چيز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نيستم!
آن حضرت تبسّمى كرد و فرمود :
چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل اين است كه قرآن را ختم كرده اى، و چون بر من و پيامبران پيش از من صلوات فرستى ، شفاعت كنندگان تو در روز قيامت خواهيم بود و چون براى مؤمنين استغفار كنى ، آنان همه از تو راضى خواهند شد و چون بگويى : سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبر ُ، حجّ و عمره اى را انجام داده اى.

امام علي و پيشگويي نابودي اسرائيل


در روایات متعددی ، موضوع تسلط یهود بر سرزمین‌های اسلامی و حوادث پس از آن پیشگویی شده است که در اینجا به مناسبت حوادث جاري در منطقه به دو مورد از آنها اشاره می‌کنیم:
نابودي اسرائيل

در روايتي كه از اميرمؤمنان(ع) نقل شده است در اين زمينه چنين آمده است:
يهود براي تشكيل دولت خود در فلسطين، از غرب [ به منطقه عربي خاور ميانه] خواهند آمد.
عرضه داشتند: يا اباالحسن! پس عرب‌ها در آن موقع كجا خواهند بود؟
فرمود: در آن زمان عرب‌ها نيروهايشان از هم پاشيده و ارتباط آنها از هم گسيخته، و متّحد و هماهنگ نيستند.


از آن حضرت سؤال شد: آيا اين بلا و گرفتاري طولاني خواهد بود؟
فرمود:

نه، تا زماني كه عرب‌ها زمام امور خودشان را از نفوذ ديگران رها ساخته و تصميم‌هاي جدّي آنان دوباره تجديد شود آنگاه سرزمين فلسطين به دست آنها فتح خواهد شد، و عرب‌ها پيروز و متّحد خواهند گرديد، ونيروهاي كمكي از [طريق] سرزمين عراق به آنان خواهد رسيد كه بر روي پرچم‌هايشان نوشته شده است: «القوّة»1. عرب‌ها و ساير مسلمانان همگي مشتركاً براي نجات فلسطين قيام خواهند كرد [و با يهوديان خواهند جنگيد] و چه جنگ بسيار سختي كه در وقت مقابله با يكديگر در بخش عظيمي از دريا روي خواهد داد كه در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روي اجساد كشته‌ها عبور كنند.


آنگاه فرمود:
و عرب‌ها سه بار با يهود مي‌جنگند، و در مرحلة چهارم كه خداوند ثبات قدم و ايمان و صداقت آنها را دانست هماي پيروزي بر سرشان سايه مي‌افكند.


بعد از آن فرمود:
به خداي بزرگ سوگند كه يهوديان مانند گوسفند كشته مي‌شوند تا جايي كه حتّي يك نفر يهودي هم در فلسطين باقي نخواهد ماند.2
* * *

آن حضرت در روايتي ديگر كه «عبايد اسدي» آن را نقل كرده است، مي‌فرمايد:
من در آينده در مصر منبري روشني‌بخش بنيان خواهم نمود ...، و يهود و نصاري را از سرزمين هاي عرب بيرون خواهم راند، و عرب را با اين عصاي خود [به طرف حق] سوق خواهم داد.
عبايه مي‌گويد: من عرض كردم: يا امير المؤمنين! گويي شما خبر مي‌دهيد كه بعد از مردن بار ديگر زنده مي‌شويد و اين كارها را انجام مي‌دهيد!
فرمود:
هيهات اي عبايه ! مقصود من از اين سخنان آن گونه كه تو خيال كردي نيست؛ مردي از دودمان من اينها را انجام خواهد داد.3

 

 

با اميد به آنكه به زودي با ظهور امام مهدي(ع) شاهد نابودي صهيونيسم متجاوز و آزادي كامل سرزمين فلسطين و قدس شريف باشيم.

پی‌نوشت‌ها:

1 .ظاهرا اشاره به آیه «و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه» (سورة انفال(8)، آية 60) باشد.
2. عقائد الامامیه، ج1 ، ص270؛ به نقل از هاشمي شهيدي، سيداسداله، ظهور حضرت مهدي(ع) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص .
3. بحارالانوار، ج53، ص59؛ معانی الاخبار، ص407؛ به نقل از همان، ص  .


منبع :ماهنامه موعود شماره 66

آثار مال حرام


قال الامام الهادي (ع): يا داود! ان الحرام لاينمي، وان نمي لايبارك له فيه؛ و ما انفقه لم يؤجر عليه، و ما خلفه كان زاده الي النار.
امام هادي (ع) فرمود: اي داود! (مال) حرام، رشد وفزوني ندارد، و اگر هم داشته باشد بركت ندارد. و آنچه ازحرام انفاق شود، پاداش ندارد، و آنچه از حرام پس از انسان باقي مي ماند، توشه آتش او خواهد بود.*
* وسايل الشيعه، ج 12، ص 53

اثر دروغگويي و لجاجت


قال النبي(ص): يا علي! اياك و الكذب، فان الكذب يسودالوجه... و اياك و اللجاجه ، فان اولها جهل و آخرها ندامه.
پيامبر اعظم(ص) به علي(ع) فرمود: يا علي: از دروغگويي بپرهيز، زيرا كه دروغ گويي و ناراستي مايه روسياهي است... و از لجاجت دوري كن، زيرا كه لج بازي آغازش جهل و ناداني، و پايانش ندامت و پشيماني است.(1)
1- بحارالانوار، ج47، ص76

درمان ترس ، اندوه ، مکر و حیله ، دنیا طلبی


صادق آل محمد سلام الله عليه و آله:

در شگفتم براي كسي كه از چهار چيز بيم دارد، چگونه به چهار كلمه پناه نمي برد! 

يكم؛ در شگفتم كسي كه ترس بر او غلبه كرده، چگونه به ذكر «حسبنا الله و نعم الوكيل» (آل عمران / 171) پناه نمي برد. در صورتي كه خداوند به دنبال ذكر ياد شده فرموده است: پس آن كساني كه به عزم جهاد خارج گشتند، و تخويف شياطين در آنها اثر نكرد و به ذكر فوق تمسك جستند، همراه با نعمتي از جانب خداوند (عافيت) و چيزي زايد بر آن 
(سود در تجارت) بازگشتند، و هيچ گونه بدي به آنان نرسيد 
دوم؛ در شگفتم كسي كه اندوهگين است چگونه به ذكر «لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين» (انبياء/ 87) پناه نمي برد. زيرا خداوند به دنبال اين ذكر فرموده است: «پس ما يونس را در اثر تمسك به ذكر ياد شده، از اندوه نجات داديم و همين گونه مومنين را نجات مي بخشيم.» 
سوم؛ در شگفتم كسي كه مورد مكر و حيله واقع شده، چگونه به ذكر «افوض امري الي الله، ان الله بصير بالعباد» (غافر / 44) پناه نمي برد. زيرا خداوند به دنبال ذكر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسي را در اثر ذكر ياد شده) از شر و مكر فرعونيان مصون داشت.» 
چهارم؛ در شگفتم كسي كه خواهان دنيا و زيبايي هاي دنياست
چگونه به ذكر «ماشاءالله لاحول و لاقوه الا بالله» (كهف/39) پناه نمي برد، زيرا خداوند بعد از ذكر ياد شده فرموده است: «مردي كه فاقد نعمت هاي دنيوي بود، خطاب به مردي كه از نعمتها برخوردار بود، فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، كمتر از خود مي داني اميد است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد . »

موعظه هاي نبوي


پيامبر اعظم ضمن وصاياي خود به عبدالله بن مسعود فرمود: اي پسر مسعود! هر كس قرآن را براي دنيا و زيورهاي آن بياموزد خداوند بهشت را بر او حرام گرداند...
اي پسر مسعود!هر كس علم و دانش را بياموزد و به آن عمل نكند خداوند او را در قيامت كور محشور سازد، و هر كه دانش را براي ريا و خودنمايي و به دست آوردن دنيا فراگيرد، خداوند خير و بركت آن را از او مي گيرد، و روزي را بر او سخت و تنگ نمايد و او را به خود واگذارد، و هر كه را خدا به خودش واگذارد، هلاك گردد، چنان كه خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: «هركس به ديدار و ملاقات با خدا اميدوار است بايد عمل صالح انجام دهد و هرگز ديگران را در عبادت و پرستش خداوند شريك نگرداند.»(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 74، ص 100

فلسفه خلقت انسان


قال الامام علي(ع): يقول الله تعالي: يا بن ادم، لم اخلقك لاربح عليك، انما خلقتك لتربح علي، فاتخذني بدلامن كل شي، فاني ناصرلك من كل شي.
امام علي(ع): خداوند متعال مي فرمايد: اي فرزند آدم! من تو را نيافريدم تا از تو سودي برم، بلكه آفريدمت تا تو از من سودي بري. پس، مرا به جاي هر چيزي برگزين، كه من، ياور تو به جاي هر چيزي باشم.1
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1-شرح نهج البلاغه، ج20، ص 139

مي خواهي ببيني خسيس هستي يا نه؟!

مي خواهي ببيني خسيس هستي يا نه؟!

امام حسن(ع):
بخل آن است كه آدمى آن‌چه را بخشيده است، تلف و آن‌چه را نگه داشته شرف بپندارد. 
تحف العقول، ص 225 

شرح مختصر حديث
گاهي اوقات وقتي ما سر کيسه را اندکي شل مي‌کنيم و از دارايي خود چيزي را مي‌بخشيم، لحظه‌اي چند نگذشته که اين فکر مثل خوره به جانمان مي‌افتد که‌اي بابا ديدي چه‌کار کردم؟ کاش اين‌قدر نمي‌دادم و کم‌تر مي‌دادم! کاش فلان وسيله را نمي‌بخشيدم، شايد به‌ کارم مي‌آمد. امام حسن(ع) به ما مي‌گويد که اين بخل است و بايد از آن بر حذر باشيم، و بدانيم که ما آن‌چه را بخشيده‌ايم براي ابد جاودان و ماندگار کرده‌ايم و هر آن‌چه را نگه داشته و بدان‌ها دل بسته‌ايم، حقا که نابودشان کرديم.

دل بدون قرآن

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: « إنَّ الَّذي لَيْسَ في جَوْفِهِ شَيءٌ مِنَ الْقُرآنِ كَالْبَيْتِ الْخَرِبِ؛
 كسي كه در درونش چيزي از قرآن نيست، همانند خانة ويران است.» .

با بررسی مخروبه ها و دل بدون قرآن می توان به نکات ذیل پی برد

1. خرابه ها امنيت ندارند، قلب بدون قرآن نيز مضطرب است و آرامش ندارد.

2. خرابه ها محل تردد خلافكاران است، قلب بدون قرآن هم محل تردد شياطين جن و انس و وسوسه هاي آنهاست.

3. خرابه ها متعفّن و بدبويند، قلب بي قرآن نيز از عطرمعنويت محروم است.

4. خرابه ها با اندك تكاني خرابتر مي شوند، قلب بدون قرآن نيز متزلزل و هر روز رو به سويي است و با اندك وسوسه اي خراب تر مي شود.

5. به پناه گرفتن در خرابه ها نمي شود اطمينان كرد، به انسانهاي دور از قرآن نيز نمي توان اطمينان كرد و از شرّ و خيانتشان در امان بود.

6. خرابه ها در شب، تاريك و ظلماني و بدون نورند، قلبهاي بدون قرآن نيز در ظلمت به سر مي برند؛ چون قرآن نور است.

و ظريفي مي گفت به خرابه مجوّز كنتور برق نمي دهند و نور در آن راه نمي يابد، قلب بدون قرآن نيز از نور حقيقي محروم و بي بهره است

منبع حدیث :
 كنز العمال، علاء الدين المتقي بن حسام الدين الهندي،، ج1، ص512، ح2276

دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره فرهنگ وارداتی


شبکه ایران: از هفته گذشته و پس از پایان مبحث غیبت، درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب به قمار اختصاص پیدا کرده است.

معظم له پس از بیان حدیثی درباره شطرنج با این مضمون که "عن ابى عبداللَّه انه سئل عن الشطرنج فقال دعوا المجوسیة لاهلها" (1) فرمودند از مفهوم این حدیث استفاده می‌شود که علت (یکی از علل) حرمت شطرنج این بوده که وارداتی بوده و فرهنگ مجوس را با خود می آورد.

ایشان در ادامه فرمودند: فرض بفرمایید الان برخی خوراکی‌ها، برخی نوشابه‌ها هست که نشانه فرهنگ آمریکایی است، جلوی این‌ها را باید گرفت. ممکن است فی نفسه مسأله مهمی نباشد ولی چون حاکی از یک فرهنگ است باید جلوی آن را گرفت.

یکی از روحانیون حاضر در کلاس پرسید: آقا از این، برای حرمت کراوات هم می‌شود استفاده کرد؟ و آقا در پاسخ فرمودند: دیگر حالا اگه دلتان خواست استفاده کنید. (با خنده )

****                  ****                    ****

1. یعنی از شطرنج سؤال شد و حضرت فرمودند این (آلت) مجوسیه را به اهلش وا گذارید.
به قول آیت‌الله مظاهری این مجوسیه را خلفاى بنى العباس از برمکى‏ها و امثال برمکى‏ها (ایرانى‏ها) گرفتند. 
البته این را هم باید در نظر داشت که بنا بر نظر مقام معظم رهبری شطرنجی که امروزه وجود دارد دیگر آلت قمار محسوب نمی‌شود و این روایات درباره شطرنجی است که آلت قمار باشد.

ملاك پذيرش گفته‌ها

رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج فقه كه روز 89/10/14 برگزار شد، به شرح حديثي از حضرت امام محمد باقر (ع) پرداختند.

به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب در تشريح اين حديث از قول امام پنجم(ع) فرمودند:

"عَنْ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا صَالِحُ اتَّبِعْ مَنْ يُبْكِيكَ وَ هُوَ لَكَ نَاصِحٌ وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ يُضْحِكُكَ وَ هُوَ لَكَ غَاشٌّ وَ سَتَرِدُونَ عَلَى اللَّهِ جَمِيعاً فَتَعْلَمُون " 
كافى، ج 2، ص 683

فى الكافى و التّهذيب، عن الباقر (عليه‌السّلام): [حضرت امام محمدباقر عليه‌السلام فرمودند:] "اتّبع من يبكيك و هو لك ناصح "؛ [از] آن كسى كه حرفهائى به تو ميزند كه آنقدر تلخ است كه تو را به گريه مى‌آورد، اما خيرخواه توست؛ حرف او را قبول كن. "اتّبع " يعنى حرف او را گوش كن، بپذير؛ [اگرچه] تلخ است، ليكن به نفع توست.

"و لا تتّبع من يضحكك و هو لك غاش "؛ ولى گوش نكن، پيروى نكن از حرف آن كسى كه حرفهاى شيرينى ميزند كه خوشت مى‌آيد و لبهاى تو را به تبسم باز ميكند، اما "و هو لك غاش "؛ فريبگر است، غش ميكند با تو، خيرخواهى ندارد، از روى بددلى و بدخواهى است، [ولي] حرفى ميزند كه تو خوشت بيايد؛ از اين شخص پرهيز كن. "و ستردّون الى اللَّه جميعا فتعلمون "؛ وقتى پيش خداى متعال رفتيد، آنگاه حقايق دلهاى يكديگر را آنجا خواهيد فهميد.

گناهکار و متقی

حضرت علی (ع) در ترسيم وضعيت انسان گناهكار و انسان متقي و عاقبت آن دو مي فرمايد: «اَلا وَإنَّ الخَطايا خيلٌ شُمُس حُمِلَ عَلَيها أهْلُها وَخُلِعَتْ لُجُمُها فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النّارِ. اَلا وَإنَّ التَّقْوي مَطايا ذُلُلٌ حُمِلَ عَليها أهْلُها واُعطوا أزِمَّتَها فَاَوْرَدَتْهُمُ الجَنَّةَ؛ آگاه باشيد همانا گناهان همانند مركبهاي چموشند كه اهل آنها بر آنها سوار شده و افسارشان رها گرديده، و آنان را در آتش دوزخ مي اندازند، اما تقوا همانند مركبهاي رام و فرمانبرداري است كه سوارانش بر آنها سوار شده و افسارشان به دست سواران داده شده و آنها را وارد بهشت مي كنند


نکات :
یک. هر چند سوار بر اسب چموش چند لحظه اي ممكن است سواري بگيرد و لذتي برد، اما در نهايت، اسب چموشِ بي افسار او را بر زمين مي زند و به مقصد نمي رساند. آري كوچه پس كوچه هاي گناه بن بست است.

دو . سواره بر اسب چموش هرچه ديرتر از اسب پايين پرد، خطر آن بيشتر است، چون كه ممكن است او را از دشت هموار به سوي كوه و دره كشاند و در آنجا بر زمين زند. گناهكار نيز اگر زود ريشه هاي گناه را نخشكاند، جهنم براي او قطعي است.

سه . همانطوري كه پريدن از اسب چموش سخت است و ممكن است به جراحاتي منجر شود اما نهايتاً نجات بخش است، كنار گذاشتن گناه نيز سخت است و آدمي كه مدتي با گناهكاران يا گناهي مثل اعتياد مأنوس بوده رها كردن آنها موجب از دست دادن دوستان قبلي و طرد شدن از سوي آنها و يا رنجهاي جسمي ناشي از ترك اعتياد مي شود، اما نهايتاً آسايش و آرامش به همراه دارد.

منبع :
.
نهج البلاغه، صبحي صالح، ص 57

 

یک لبخند

جلسه خانوادگی بود ، همه بودند ، وجود پیامبر (ص) جمعشان را روشن کرده بود با لبخندی و نگاهی به همه فرمودند :

« شما آنقدر پول ندارید که دل همه را به دست آورید پس بکوشید با خوشرویی ، همه را خرسند کنید »1

« یک لبخند » ، « احوال پرسی گرم » ، وحتی « تکان دادن سر » دل های گریزنده را رام می کند و نگاه های غریبه را آشنا ، پس چرا دریغ ؟!2

پی نوشت :

1. وسایل الشیعه ، ج2 ، ص222

2. کوله پشتی زندگی ص14

محبوب ترین آیه

« قُل یا عِبادیَ الذین أسرَفوُا علی أنفسِهِم لا تَقنَطوا مِن رُّحمه اللهِ إنُّ اللهَ یغفِرُ الدُّنوبَ جمیعاً إنَّۀُ هُوَ الغَفورُ الرَحیم »1

«( ای رسول رحمت ) به آن بندگانم که ( با گناه ) بر نفس خود اسراف نمودند بگو هرگز از رحمت ( بی منتهای ) خدا نا امید نباشید ، البته خدا همه گناهان را خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است .»

* رسول خدا (ص) می فرمود : این آیه را از دنیا و آنچه در آن است دوست تر دارم .2

* و از امیرالمومنین (ع) روایت است که : نزد من آیه ای محبوب تر از این آیه نیست .

* کمر کوه کمست از کمر مور اینجا

نا امید از در رحمت مشو ای باده پرست . 3

-------------------

منابع :

1.   سوره زمر/53

2. روض الجنان : ج16/ص 338

3. اثر پذیری حافظ از قران و احادیث : ص59

 

روزه حقیقی

حضرت زهرا (س) :

مایصنع الصائم بِصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه

روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده روزه اش به چه کارش می آید .

بحارالانوار 93/259

فتنه در نهج البلاغه

فتنه در نهج البلاغه

يكي از مصاديق فتنه ايجاد شك و ترديد در ميان عوام و گاهي خواص است . بنابر اين شناخت فتنه در كشف معيار هاي حق و باطل در كشاكش بروز فتنه ها از اهميت ويژه اي بر خوردار است . اگر جوانب فتنه قبل از وقوع توسط عالمان آگاه تبيين شود و اين تبيين به آگاهي و بيداري جوامع بيانجامد، فتنه جويان راهي براي نفوذ در قلوب مردم نخواهند يافت و وقتي چنين شد فتنه جو به سوراخي خواهد خزيد و توان هر حركتي از او سلب خواهد شد .

امام علي (ع) در دوران حكومت چهار سال و نه ماهه خود با فتنه هاي پيوسته دشمنان ديرين اسلام و مسلمانان فريب خورده روبرو بوده است، به نحوي كه تمام آن مدت صرف از بين بردن توطئه ها و فتنه انگيزي ها شد . از آن جمله با فتنه ناكثين، ( كه روحيه پول پرستي داشتند و صاحبان مطامع و طرفدار تبعيض بودند و سخنان آن حضرت درباره عدل و مساوات بيشتر متوجه اين جمعيت است )؛ فتنه قاسطين ، ( كه روح سياست و تقلب و نفاق داشتند و تلاش داشتند كه زمام حكومت را به دست گيرند مثل معاويه ) ؛فتنه مارقين،

( كه روحشان روح عصبيت هاي ناروا و خشك مقدسي ها و جهالت هاي خطرناك بود و اگر چه منقرض شده اند اما تاريخچه اي عبرت انگيز دارند ،افكارشان در ميان ساير مسلمين ريشه دوانده و در نتيجه در تمام طول اين چهارده قرن با اينكه اشخاص و افراد شان و حتي نامشام از ميان رفته ،ولي روحشان دركالبد مقدس نماها همواره وجود داشته و دارد و مزاحمي سخت براي پيشرفت اسلام و مسلمين بشمار مي روند . )

مع الوصف بخش اعظم زندگاني امير مومنان در ستيز و رويارويي با فتنه ها سپري شد. اما نسبت به همه اين گروهها دافعه اي نيرومند و آشتي ناپذير داشت و فتنه هاي آشكار و پنهان آنها را به مردم مي شناساند و دست فتنه انگيزان را به پيروانشان مي نماياند .

عوامل فتنه گري در عصر حضرت علي (ع)

فتنه انگيزي عوامل گوناگون دارد كه مهمترين آنها عوامل انساني و عالمانه است.دنيا دوستي، تفرقه و جدايي، رذايل و شيطان از عوامل به وجود آورنده فتنه در جامعه هستند . حضرت علي (ع) ريشه همه فتنه ها را پيروي از خواسته هاي نفساني دانسته كه در آنها حكم خدا مخالفت مي شود .

از عوامل فتنه در عصر امام (ع) رياست طلبي و دنيا پرستي طلحه و زبير، دشمني و حسادت قريش،هواپرستي معاويه ،معيار قرار دادن افراد براي تشخيص حق و ظاهر بيني بود .

ويژگي هاي فتنه از نظر حضرت علي (ع)

پنهان شدن حقيقت در فتنه ،ناشناخته ماندن صراط مستقيم، تخالف ظاهر و باطن فتنه ،مخفي ماندن علت پيدايش آن و آميزش حق و باطل است .

امام در مورد پيامد فتنه مي فرمايد : (( پس اگر باطل با حق مخلوط نمي شد بر طالبان حق پوشيده نمي ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص مي گشت، زبان دشمنان قطع مي گرديد . اما قسمتي از حق و قسمتي از باطل را مي گيرند و به هم مي آميزند اينجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مي شود و تنها آنان كه مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند يافت . ))

شيوه هاي فتنه انگيزي از نظر امام علي (ع)

1- طرح شبهات و پرسش هاي جهت دار؛ (( شبهه را براي اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد .))

2- ترور شخصيت ؛ (( كاسه هاي غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشانيديد و با نافرماني و ذلت پذيري ﺭﺃﻯ مرا تباه كرديد تا آنجا كه قريش درباره من گفت : بي ترديد پسر ابي طالب مردي دلير است ولي دانش نظامي ندارد ... )

3- سكوت شيطاني؛ (( تا آنجا كه بايد سخن درست گفت در خاموشي خيري نيست، چنان كه در سخن نا آگاهانه نيز خيري نخواهد بود . ))

4- تبليغات گسترده ؛ام حبيبه دختر ابوسفيان كه همسر عثمان بود،پيراهن خونين عثمان را به شام آورد و معاويه با تبليغات گسترده ،عثمان را خليفه مظلوم و خود را صاحب خون او معرفي كرد و اين تبليغات بر مردم شام اثر گذاشت

5- بهره برداري ابزاري از دين و مقدسات

منبع:نشریه ی پیام انقلاب

رهنمودهاي امام علي (ع) در مقابله با فتنه


رهنمودهاي امام علي (ع) در مقابله با فتنه

1- عدم همكاري با فتنه گران و همگام با اكثريت مردم قدم برداشتن ؛چرا كه رمز توفيق جامعه وحدت و يگانگي است و قرآن كريم نيز به مسئله وحدت اسلامي ﺘﺃكيد خاصي دارد : (( و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا.)) امام (ع) با

زيباترين تعبيرها به وحدت و يكپارچگي توصيه مي كند . (( شما پرچم فتنه ها و نشانه هاي بدعت نباشيد و به آنچه ريسمان اكثريت مردم به آن بسته شده ملتزم باشد .))

2- قاطعيت برخورد با عوامل فتنه ؛امام هشدار مي دهد كه شروع فتنه و پيدايش نطفه آن به صورت آرام و مخفيانه است، و به طور خزنده پيش مي رود و گسترش مي يابد . بنابر اين لازم است از همان اول با عوامل آن قاطعانه برخورد شود و پايداري و استقامت در اين راه ضروري است .

آن حضرت در جنگ جمل به فرزندش محمد حنيفه مي فرمايد : (( اگر كوه ها از جاي كنده شوند تو ثابت و استوار باش ،دندان ها را بر هم بفشار كاسه سرت را به خدا عاريت ده و پاي بر زمين ميخ كوب كن ...))

3- افشاگري و شبهه زدايي ؛امام در افشاي سران جمل فرمود : (( به خدا سوگند طلحه براي خون خواهي عثمان شورش نكرد جز اينكه مي ترسيد خون عثمان را از او مطالبه كنند زيرا او خود متهم به قتل عثمان است و در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمي شد . براي اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند دست به اين گونه ادعاهاي دروغين زد.)(

4- ارشاد و هدايت عامه مردم : امام (ع) مردم را در ايام فتنه به نگرشي پند آموز به سرنوشت پيشينيان فرا مي خواند : (( رحمت خداي بر آن كس باد كه فكر كند و عبرت گيرد و بينا گردد .))

امام براي جامعه بشري قوانين و قواعدي معرفي مي كند كه انسان را به انديشه و ﺘﺃمل فرا مي خواند . ايشان نظام اجتماعي را براي كساني كه عبرت بگيرند داراي هشدارهاي دقيق و اندرزهاي مهمي مي دانند و مي فرمايند :

(( از امت ها عبرت بگيريد ازحال فرزندان اسمعيل و فرزندان اسحاق و فرزندان يعقوب عبرت گيريد . چقدر حالات ملت ها با هم مشابه و صفات و افعالشان شبيه به يكديگر است در حالت تشتت و تفرق آنها دقت كنيد زماني كه كسراها و قيصرها مالك آنها بودند سرانجام آنها را از سرزمين هاي آباد از كناره هاي دجله و فرات و از محيط هاي سرسبز و خرم گرفتند و به جا هاي كم گياه و بي آب و علف محل وزش بادها كشاندند . ))

درمان بیماری ها و همچنین امراض سخت و صعب العلاج

 امام رضا (ع) فرمود : هر کس را مرضی سخت و صعب العلاج باشد نام الهی « یا واحد » را هر روز هزار و یک بار گوید و ورد زبانش گرداند از آن مرض شفا پیدا خواهد کرد.