وقتی امام (ره) به ملاقات شاه می رود
وقتی امام (ره) به ملاقات شاه می رود
ماشینی که می خواست وارد دربار شود رنگش باید مشکی می بود و حتما یک سرنشین می داشت.
او باید دم در ورودی از ماشین پیاده می شد و کلاهش را برمی داشت، لباس ملاقات می پوشید و وقتی وارد اتاق می شد می ایستاد تا اجازه ی نشستن بیابد.
حتی وضع طوری بود که چند ساعت قبل به فرد آداب ملاقات را یاد می دادند.
حضرت امام سوار ماشین سفید رنگی شد و به درب کاخ که رسید، گفت:
«روح الله از طرف آیت الله العظمی بروجردی!»
نگهبان گفت: «باید از ماشین پیاده شوید».
امام گفت: «پس برمی گردم.»
نگهبان هم بالاجبار درب را باز کرد و ماشین تا دم در کاخ رفت.
با همان وضعیت و بدون تغییر لباس داخل شدند و روی صندلی شاه نشستند.
شاه که وارد شد، صندلی نبود و مجبور شد بایستد تا صندلی بیاورند.
به شاه گفت: «آیت الله بروجردی فرمودند که قاتلین بهائیان ابرقو باید آزاد شوند.»
شاه گفت:«شاه مشروطه چنین کاری از دست ش برنمی آید».
دوباره پیام آیت الله را تکرار کرده، بلند می شوند و می روند.
هیبت امام شاه را گرفته بود و همان روز فرمان آزادی قاتلان بهائیان صادر شد.
(خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 228)
