وقتی امام (ره) به ملاقات شاه می رود

وقتی امام (ره) به ملاقات شاه می رود

ماشینی که می خواست وارد دربار شود رنگش باید مشکی می بود و حتما یک سرنشین می داشت. 

او باید دم در ورودی از ماشین پیاده می شد و کلاهش را برمی داشت، لباس ملاقات می پوشید و وقتی وارد اتاق می شد می ایستاد تا اجازه ی نشستن بیابد. 

حتی وضع طوری بود که چند ساعت قبل به فرد آداب ملاقات را یاد می دادند.


حضرت امام سوار ماشین سفید رنگی شد و به درب کاخ که رسید، گفت: 

«روح الله از طرف آیت الله العظمی بروجردی!» 

نگهبان گفت: «باید از ماشین پیاده شوید». 

امام گفت: «پس برمی گردم.» 

نگهبان هم بالاجبار درب را باز کرد و ماشین تا دم در کاخ رفت. 

با همان وضعیت و بدون تغییر لباس داخل شدند و روی صندلی شاه نشستند. 

شاه که وارد شد، صندلی نبود و مجبور شد بایستد تا صندلی بیاورند. 

به شاه گفت: «آیت الله بروجردی فرمودند که قاتلین بهائیان ابرقو باید آزاد شوند.»

شاه گفت:«شاه مشروطه چنین کاری از دست ش برنمی آید». 

دوباره پیام آیت الله را تکرار کرده، بلند می شوند و می روند. 

هیبت امام شاه را گرفته بود و همان روز فرمان آزادی قاتلان بهائیان صادر شد. 


(خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 228)

داستان ترك اعتياد حميدرضا پهلوي

داستان ترك اعتياد حميدرضا پهلوي

 

در يکي از گزارشهاي ساواک آمده است:

در تاريخ 9/4/49 ساعت 20 در باشگاه ايران، كريم -راننده مادر والاحضرت محمودرضا و حميدرضا- به طور خصوصي اظهار مي‌داشت شب گذشته والاحضرت حميدرضا جواب سلام دربان باشگاه را نداده و علتش دير شدن ترياكش بوده و حال جواب دادن به كسي را نداشت. به او گفته شد مگر ترياك مي‌كشد، گفت حميدرضا قبلاً دچار هروئين شده بود و نزديك بود از بين برود. يك شب دايه، حميدرضا جلوي شهبانو را مي‌گيرد و مي‌گويد مگر حميدرضا برادر شاه نيست؟ اگر هست چرا جلوي اين مريضي را نمي‌گيريد؟ دارد از بين مي‌رود. شهبانو هم به عرض شاهنشاه مي‌رساند و شاهنشاه هم دو سال پيش به تيمسار نصيري دستور مي‌دهد كه حميدرضا را بدون سر و صدا بگيرند در يك جاي دور افتاده‌اي بستري كنند كه شايد هروئين را ترك كند. تيمسار نصيري هم دو نفر از كارمندان سازمان را مأمور اين كار مي‌كند و حميد رضا را يك شب كه از يك بار بيرون مي‌آمده مي‌گيرند و به يك خانه دور افتاده مي‌برند و مشغول معالجه كردنش مي‌شوند و تا دو ماه كسي از او خبري نداشت. مادر حميدرضا به تيمسار نصيري ناسزا مي‌گويد، نصيري هم اجازه مي‌دهد تلفني با حميدرضا صحبت بشود و موقعي كه مادر حميدرضا مي‌خواستند به شيراز بروند، اجازه حميدرضا را از شاهنشاه گرفته‌اند و با خود به شيراز مي‌برند ولي دو نفر از مأمورين سازمان امنيت همه جا او را تعقيب مي‌كنند، ولي زن سابق حميدرضا به نام هما نيز به شيراز رفته يك روز حميدرضا را از دست مأمورين خلاص مي‌كند و با ماشين خودش به تهران مي‌آيد و حميدرضا را به خانه خودش مي‌برد و بعداً مأمورين سازمان او را در خانه همسر سابقش پيدا مي‌كنند و وقتي مي‌خواهند او را ببرند، به تمام مأمورين ناسزا مي‌گويد و اين جريان را به عرض شاهنشاه مي‌رسانند، اين بار شاهنشاه مي‌فرمايند حالا كه خودش اين طور مي‌خواهد، به حال خودش بگذاريد. البته ديگر هروئين نمي‌كشد ولي ترياك و شيره هر روز مي‌كشد. بعد هم هما را رها كرده و با خواهرزن سابقش عروسي كرد.

گامی در اجرای محله اسلامی

گامی در اجرای محله اسلامی

برپایی جلسات بحث گروهي برای نوجوانان و جوانان

دست يابي به حقيقت و كشف علت پديده ها، از جمله گرايش هاي فطري و انگيزه هاي وجودي نوجوانان است. همه مسائل را نمي توان در قالب خطابه و سخنراني به نوجوانان آموخت . به خصوص اگر شرايط محيطي و رواني آنان نيز مساعد نباشد . يكي از راه هايي كه مي تواند در نوجوانان، زمينه شكفتن و حركت فعال فكري و عملي را ايجاد كند، تشكيل جلسات بحث گروهي و تشكيل گروه هاي تربيتي است . اينگونه جلسات اگر با برنامه ريزي قبلي باشد مي تواند فضاي مناسبي ايجاد كند تا نوجوانان هر محلي در آن احساس آزادي و امنيت خاطر كنند و بتوانند به راحتي مطالب خود را بازگو نمايند و مكنونات قلبي خويش را اظهار نمايند و با صراحت بگويند كه چه انديشه و مقصودي دارند .

روش آزاد منشانه روحاني و پدر و مادر در محيط خانه و مسجد، زماني مي تواند در ايجاد عزت نفس نوجوانان مؤثر و مفيد واقع شود كه نوجوانان در جريان كارها و برنامه ريزي ها و تصميم گيري هاي مربوط به مسائل خويش، از فرصت برابر بهره مند گردند و خود را در آن سهيم بدانند .

متاسفانه بايد گفت: در جامعه ما با توجه به نارسايي فكري و اخلاقي در بعضي از خانواده ها و نيز به علت گرفتاري هاي شغلي و يا مسؤوليت هاي گوناگون والدين كه هيچ فرصتي را براي رسيدگي به امور خانه و خانواده باقي نمي گذارد، والدين نمي توانند وظائف و مسؤوليت حساسي را كه بر دوش دارند به خوبي انجام داده و مرجع مناسبي براي پاسخ گويي به سؤالات علمي، تربيتي و اعتقادي فرزندان خويش باشند . از اين رو، جلسات گروه هاي تربيتي مرجع بسيار خوبي براي شخصيت دادن به آنان و برطرف كردن مشكلات و پاسخ گويي به سؤالاتشان خواهد بود .

 بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

چند راهکار ساده براي ترک غيبت و سخن چيني

چند راهکار ساده براي ترک غيبت و سخن چيني

غیبت آسیب‌رسان و بسیار مخرب است. غیبت، چه عمدی و چه سهوی، آسیب‌های فراوانی به دنبال دارد. به جای اینکه درمورد آدمها و پشت سر آنها حرف بزنیم، باید با خود آنها حرف زده و مشوقشان باشیم. امروز چند راهکار برای ترک عادت غیبت کردن به شما پیشنهاد می‌کنیم.

* اگر اول از مغزتان و بعد زبانتان استفاده کنيد، از غيبت کردن دور خواهيد شد، از آن جا که غيبت کردن معمولاً از يک گپ کوتاه شروع مي شود، پيش از اين که بفهميم داريم غيبت مي کنيم، گرفتار آن خواهيم شد. خيلي از آدم ها از اين که ديگران بفهمند آن ها دارند پشت سر کسي غيبت مي  کنند، واهمه دارند. بيشتر اوقات واقعاً قصد نداريم پشت کسي حرف بزنيم اما اين کار را انجام مي دهيم چون از فکرمان استفاده نمي  کنيم. اولين گام براي ترک يک عادت بد از زندگي تان آگاه شدن از آن است.

* به سمت منبع برويد. با فرد موردنظر يا هدف غيبت مستقيم حرف بزنيد. وقتي کسي شروع به حرف زدن درباره شخصي ديگر مي  کند، پيشنهاد بدهيد که با آن فرد تماس بگيريد و حرف ‌هايتان را با او درميان بگذاريد.

* کساني که درمورد ديگران حرف مي زنند دوست دارند ناشناس بمانند. آن ها نظراتشان را با «به کسي نگو من اين را به تو گفتم» شروع مي  کنند و به شدت انکار مي  کنند که منبع شايعه  پراکني هستند. تنها چيزي که آن ها مي  خواهند اين است که شناخته نشوند. شما بايد پيشنهاد دهيد که اسم آن ها را به خاطر حرفي که مي  زنند نزد ديگران به زبان آوريد، مطمئن باشيد آن وقت سريع از اين کار صرف نظر مي کنند.

* شما مي توانيد از نظرات خوب، کلمات تشويق آميز يا تحسين و تمجيد براي خنثي کردن اين عادت ناپسند استفاده کنيد. مثلاً وقتي مريم شروع به صحبت درباره سارا مي  کند، شما بگوييد، «سارا که واقعاً دختر خوبي است و دوست خيلي خوب من است.» البته اين نياز به اين دارد که چيزهاي خوب براي حرف زدن داشته باشيد. مي  دانيد که وجوه خوب و مثبت در همه آدم ها وجود دارد. حتي هيتلر هم عاشق حيوانات و هنر بود! اين کار پيامدهاي جانبي مثبت و خوبي هم به همراه دارد. درست مثل تاريکي که روشني آن را از بين مي برد، غيبت هم با مهرباني و ملاحظه از بين مي رود

برگرفته از سایت مردمان