طوفان نوح

همچنان كه از آيات قرآن فهميده مي‌شود و نيز از كلمه قوم نوح، مردمي كه حضرت نوح به سوي آن‌ها مبعوث شد مردمي محدود بودند و در منطقه محدودي كه به احتمال قوي در محدوده عراق فعلي بوده، زندگي مي‌كردند و با توجه به ظاهر آيات قرآن و روايات اين مردم تنها مردم روي زمين در آن روز بودند، ‌يعني مردم روي زمين فقط در اين نقطه سكونت داشتند. چنان كه در رواياتي آمده بعد از فروكش كردن طوفان، فرزندان حضرت نوح به سرزمين‌هاي مختلف پراكنده شدند و اقوام روي زمين از آن‌ها پديد آمدند. از اين رو در تاريخ از اقوام سامي و حامي سخن به ميان آمده كه حام و سام از فرزندان حضرت نوح بودند. با توجه به آيات قرآن كريم كه در آن‌ها هيچ تصريحي به فراگير بودن طوفان نوح بر تمام نقاط زمين وجود ندارد، بلكه در آن‌ها كلمه مطلق ارض آمده كه به طور عادي بر سرزمين زندگي قوم نوح حمل مي‌شود و قرينه نيز بر اين معنا وجود ندارد؛ چنان‌كه خداي تعالي از قول نوح مي‌فرمايد: «رب لاتذر علي الارض من الكافرين ديّاراً» كه بار خدايا در روي زمين از كافران كسي را باقي نگذار، با توجه به زندگي نوح در آن سرزمين و زندگي كافران در آن جا به معناي آن سرزمين خاص گرفته مي‌شود.

در روايتي آمده است كه طوفان نوح تمام زمين را گرفته مگر خانه كعبه. اين را نيز مي‌توان بر همان سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور معنا كرد؛ زيرا بر اساس آيه قرآن كه مي‌فرمايد نوح از هر كدام از حيوانات يك جفت را در كشتي جاي داد، نمي‌تواند شامل همه حيوانات روي زمين باشد؛ زيرا در روي زمين هزاران نوع از حيوانات زندگي مي‌كنند و جاي دادن آن‌ها در يك كشتي امكان پذير نمي‌باشد. و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن و روايات، تصريحي به اين كه ايشان از هر نوع حيوان در كشتي آورده باشد به چشم نمي‌خورد بلكه بيش‌تر سخن از حيواناتي به ميان آمده كه در سرزمين‌هاي خاور ميانه زندگي مي‌كردند و مردم آن‌ها را مي‌شناختند. بدين ترتيب مي‌توان گفت كه به احتمال زياد، طوفان نوح مربوط به سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور آن مي‌شده است.